ندای لرستان

آخرين مطالب

آشفتگی کاخ سفید در قبال ایران سیاسی

آشفتگی کاخ سفید در قبال ایران
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امیرعباس نوری| استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور غرب آسیا که مسؤولیت مذاکرات هسته‌ای با ایران را نیز برعهده دارد، در مصاحبه با فاکس نیوز با اشاره به ادعای رئیس‌جمهور آمریکا درباره جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی، این موضوع را مطرح کرد که از نظر دولت ترامپ، می‌توان به توافقی با ایران رسید که در آن حق غنی‌سازی 3.67 درصد برای ایران به رسمیت شناخته شود اما ایران از غنی‌سازی در سطوح 20 و 60 درصد خودداری کند. 
بلافاصله پس از این اظهارات ویتکاف، جریان‌های رادیکال و همین‌طور دموکرات‌ها انتقادات زیادی را علیه او مطرح کردند. کلیدواژه همه این انتقادات به موضوع توافق 2015 با ایران بر‌می‌گشت. منتقدان و مخالفان به این نکته اشاره کردند که آنچه ویتکاف گفته است، در‌ واقع به رسمیت شناختن غنی‌سازی با درصد پایین توسط ایران است و این در واقع همان توافق موسوم به برجام است که ترامپ سال 2018 آمریکا را از آن خارج کرد. در واقع منتقدان این استدلال را مطرح کردند که ترامپ در حال انجام توافقی شبیه برجام است که خود پیش‌تر منتقد آن بوده و آمریکا را از آن خارج کرده است. چند ساعت پس از اظهارات ویتکاف و سیل انتقادات نسبت به او، ویتکاف این بار در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت ایران نباید حق غنی‌سازی داشته باشد. ویتکاف این بار یک اصطلاح جدید وارد ادبیات مربوط به مذاکرات و توافق احتمالی با ایران کرد و از «توافق ترامپ» صحبت کرد. در واقع این عبارت جدید حاوی این نکته است که توافق احتمالی با ایران، باید متفاوت از توافق سال 2015 با ایران یعنی همان برجام باشد.
برخی منابع رسانه‌ای در آمریکا مدعی شدند این پیام ویتکاف، پس از برگزاری یک جلسه ویژه در کاخ سفید با حضور ترامپ، ویتکاف، ونس، روبیو، هگست و مایک والتز،‌ نوشته و منتشر شده است. این منابع اینگونه تحلیل کرده‌اند که ترامپ پس از مذاکره با اعضای ارشد دولت خود که به 2 تیم موافقان توافق با به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی ایران و موافقان توافق بدون به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی ایران تقسیم می‌شوند، تصمیم گرفت این بار از زبان ویتکاف بگوید توافق احتمالی با ایران با برجام متفاوت خواهد بود و برای نشان دادن این تفاوت، موضوع به رسمیت نشناختن حق غنی‌سازی اورانیوم در سطح 3.67 درصد برای ایران مطرح شده است.
بازار
سنگ درون چاه؟
تغییر موضع ویتکاف را باید چگونه فهمید؟ آیا این تغییر موضع نشان می‌دهد دموکرات‌ها و مخالفان توافق با ایران، دست روی نقطه ضعف شخصیتی ترامپ گذاشته و با تحریک او، دنبال این هستند او شروطی را برای توافق مطرح کند که امکان آن را کاهش دهد؟ آیا ترامپ تحت تاثیر مخالفان و برای آنکه متهم به انعقاد توافقی شبیه برجام با ایران نشود، شروط جدیدی مطرح می‌کند که امکان توافق را بشدت کاهش می‌دهد؟ آیا ترامپ و تیم نزدیک به او به دنبال آن هستند با سوءاستفاده از نظر مخالفان، شروط جدیدی را مطرح و امتیازات بیشتری را از ایران‌ طلب کنند؟ آیا آنها صرفا برای مدیریت افکار عمومی و مهار مخالفان تغییر موضع داده‌اند و پشت میز مذاکره، همان مطالباتی را مطرح می‌کنند که ویتکاف در مصاحبه با فاکس‌نیوز تشریح کرد؟ و در نهایت آیا ویتکاف با این تغییر موضع و به کار بردن عبارت «توافق ترامپ» به دنبال آن است امتیازات جدیدی از ایران بگیرد که توافق احتمالی را متفاوت از برجام نشان داده و مسیر ترامپ برای امضای توافق را هموار کند؟
هنوز برای یافتن جواب درست، زود است. باید منتظر ماند و دید تیم مذاکره‌کننده آمریکایی در دور دوم مذاکرات که مرحله تعیین چارچوب و تدوین مبنای مذاکرات است، چه موضعی بویژه درباره حق غنی‌سازی ایران می‌گیرد.
با این حال اما می‌توان چند نکته مهم را مورد توجه قرار داد:
1- ترامپ بهتر از هر کسی می‌داند طرح مطالبه توقف کامل غنی‌سازی توسط ایران، به معنای توقف فوری مذاکرات و شکست قطعی آن است؛ دست‌کم به 2 دلیل:
اول- حق غنی‌سازی و حفظ ساختار برنامه هسته‌ای، خط قرمز ایران است و در توافق 2015 نیز با تاکیدات ویژه رهبر انقلاب، ایران از آن عقب‌نشینی نکرد تا در نهایت در برجام این حق مسلم ایران به رسمیت شناخته شود. بنابراین ایران به هیچ عنوان از این حق مسلم خود عقب‌نشینی نخواهد کرد، بویژه این نکته بسیار مهم است که ایران با توسعه برنامه غنی‌سازی خود پس از خروج آمریکا از برجام، اکنون در موضوع غنی‌سازی دست برتر را دارد.‌ بنابراین تصور اینکه ایران با وجود داشتن دست برتر نسبت به مذاکرات منتهی به برجام، حاضر به عقب‌نشینی از شروط و مطالبات به رسمیت شناخته‌شده خود در برجام شود، یک تصور ابلهانه است. 
دوم- طرح این موضوع و اصرار بر آن در مذاکرات آتی، نشان‌دهنده بی‌ثباتی آمریکا در مذاکرات است و این یعنی بی‌اعتمادی مطلق به دولت آمریکا. بنابراین با توجه به عدم ثبات دولت آمریکا و مشخص شدن تاثیرپذیری آنها از مخالفت‌ها در آمریکا، ایران قطعا این مذاکرات را بی‌فایده دانسته و آن را ادامه نخواهد داد.
بنابراین ترامپ اگر آنگونه که در ظاهر ادعا می‌کند، خواهان توافق با ایران است، نباید این موضوع را مطرح کرده یا روی آن پافشاری کند. 
2- اینکه ترامپ اکنون با این معضل مواجه است که‌ در آمریکا توافق احتمالی او با ایران را با برجام مقایسه می‌کنند، مشکل خود او است و به ایران هیچ ربطی ندارد. ترامپ با ندانم‌کاری و تحت تاثیر تندروهایی مانند بولتون و پمپئو آمریکا را از برجام خارج و با این اقدام، هزینه‌های بسیاری به ایران وارد کرد؛ هزینه‌هایی که البته معلول ساده‌لوحی تیم مذاکره‌کننده ایرانی، بی‌دقتی آنها در نگارش مفاد برجام و اعتماد کاذب آنها به آمریکایی‌ها نیز بود. در واقع ضعف تیم مذاکره‌کننده ایران در دریافت تضمین‌های محکم برای بقای برجام، زمینه‌ساز این شد که ترامپ صرفا با یک امضا، آمریکا را از توافق خارج کند؛ خروجی که برای آمریکا کاملا بی‌هزینه بود اما حالا ظاهرا یقه ترامپ را گرفته است. با این حال، همان‌گونه که گفته شد، مقایسه توافق احتمالی ترامپ با ایران، با توافق موسوم به برجام، مشکل ترامپ است. قطعا ترامپ نمی‌تواند برای حل این مشکل، از ایران امتیازات ویژه‌ای ‌طلب کند. شاید اینجا همانجایی است و اکنون همان زمانی است که ترامپ باید چوب اشتباهاتش را بخورد‌. بنابراین این مشکل ترامپ است و خودش باید راهی برای حل آن پیدا کند.
3- یک واقعیت مهم درباره مذاکرات فعلی ایران و آمریکا یا توافق احتمالی میان طرفین وجود دارد و آن این است که برنامه هسته‌ای ایران در سال 2025 با برنامه هسته‌ای ایران در سال 2015 (سال توافق برجام) کاملا متفاوت است. هم در سطح غنی‌سازی، هم در سرعت غنی‌سازی و هم در میزان ذخایر اورانیوم غنی‌شده، برنامه هسته‌ای ایران اکنون به مراتب بزرگ‌تر و پیشرفته‌تر از زمان امضای برجام‌ است. در زمان امضای برجام‌، سطح غنی‌سازی ایران در محدوده 20 درصد بود و این در حالی است که ایران اکنون در حال غنی‌سازی اورانیوم در سطح 60 درصد است. در زمان امضای برجام‌ ذخایر اورانیوم غنی‌شده 20 درصد ایران کمتر از 300 کیلوگرم بود اما اکنون ذخایر اورانیوم غنی‌شده 20 درصد ایران نزدیک 1000 کیلوگرم است. ضمن اینکه طبق آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران 275 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده 60 درصد نیز در اختیار دارد. در حوزه سرعت غنی‌سازی نیز وضعیت فعلی ایران بسیار جلوتر از زمان امضای برجام‌ است. در زمان امضای برجام‌ برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران عمدتا توسط سانتریفیوژهای نسل اول انجام می‌شد اما ایران سال گذشته یک آبشار 164 تایی سانتریفیوژهای پیشرفته 8IR را در تاسیسات فردو وارد مدار غنی‌سازی کرد. 
بنابراین این یک واقعیت آشکار است که ایران اکنون در حوزه فنی، شرایط بسیار بهتری نسبت به زمان امضای برجام‌ دارد و اصطلاحا در این حوزه، دست برتر با ایران است. این واقعیت مهم، واجد یک پیام مهم‌تر است. ایران در صورت پذیرش تعهداتی شبیه برجام، می‌تواند مطالباتی فراتر از مطالبات برجامی ‌طلب کند.
این نکته مهمی است که طرف آمریکایی باید آن را بفهمد. ترامپ نه صرفا در همین ماه‌های ابتدایی ریاست‌جمهوری، بلکه از دوران تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، با استناد به وضعیت غنی‌سازی ایران، بارها مدعی شده بود ایران نسبت به قبل، توانایی بیشتری برای حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی دارد. او در ماه‌های اخیر تاکید کرده است هدف اصلی او، جلوگیری از برخورداری تهران از سلاح اتمی است.‌ بنابراین در صورت هر نوع توافق احتمالی با ایران، قطعا او می‌تواند مدعی شود توافق او در مقایسه با توافق سال 2015، دستاورد بیشتری داشته است، چرا که سال 2015، برجام در شرایطی حاصل شد که برنامه غنی‌سازی ایران در سطح 20 درصد و با ذخایر کمتر از 300 کیلو بود اما توافق احتمالی او با ایران در حالی انجام شد که حجم ذخایر 20 درصد ایران نزدیک به 1000 کیلو‌گرم و حجم ذخایر 60 درصد ایران تا بهمن‌ 1403، طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی 275 کیلوگرم بوده است.
قطعا این امتیازی است که توافق احتمالی ترامپ با ایران را از برجام متمایز می‌کند. بر همین اساس تیم مذاکره‌کننده ایرانی باید در قبال این امتیاز، مطالبات متناسبی مطرح کند.
بنابراین ترامپ باید از همین حالا بداند نمی‌تواند به بهانه فشارهای داخلی و با طرح توقف کل برنامه غنی‌سازی، امتیازات بیشتری از ایران ‌طلب کند، چرا که وضعیت برنامه هسته‌ای ایران به طور کلی متفاوت از سال 2015 و مذاکرات منتهی به برجام است. همین واقعیت می‌تواند ترفند احتمالی ترامپ، یعنی سوءاستفاده از فشارهای داخلی برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران را خنثی کند.
4- تغییر موضع ویتکاف و طرح بحث توقف غنی‌سازی در ایران را می‌توان از یک زاویه دیگر نیز مورد ارزیابی قرار داد. این تغییر رفتار، آن هم در موضوع مهم و حساس غنی‌سازی ایران، یک اشتباه راهبردی مذاکراتی توسط ترامپ بود.
پست ویتکاف که گفته می‌شود پس از جلسه ترامپ با اعضای ارشد کابینه منتشر شد، نشان می‌دهد ترامپ، دولت و نماینده مذاکره‌کننده او در موضوع مذاکرات کاملا غیرحرفه‌ای و مبتدی عمل می‌کنند. البته این موضوع صرفا به این معنا نیست که آنها مذاکره‌کنندگان ضعیفی هستند، بلکه مهم‌تر از آن، نشان می‌دهد ایران اکنون با یک دولت بی‌ثبات و نامتعادل طرف است. البته پیش از این، رفتار‌شناسی ترامپ و بی‌ثباتی او باعث شده بود در ایران نوعی بی‌اعتمادی نسبت به هر نوع مذاکره یا توافق احتمالی با وی ایجاد شود. این بی‌اعتمادی اکنون با اقدام استیو ویتکاف قطعا تشدید شده است. یک نکته قابل تامل و البته درس‌آموز در این‌باره، سخنان رهبر انقلاب در دیدار روز سه‌شنبه مسؤولان ارشد 3 قوه با ایشان است. رهبر انقلاب در بخشی از سخنان‌شان، با بیان اینکه نسبت به مذاکرات عمان، نباید به صورت افراطی خوش‌بین یا بدبین بود، تصریح کردند: «البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم».
نکته درس‌آموز این است که این بخش از فرمایشات رهبر انقلاب درباره بدبینی به طرف آمریکایی، قبل از انتشار پست استیو ویتکاف بیان شد و به وضوح شناخت دقیق و واقع‌بینانه رهبر انقلاب از ماهیت و شخصیت دولت فعلی آمریکا را نشان می‌دهد.
البته مهم‌تر از شناخت رهبر انقلاب نسبت به ماهیت و رفتار دولت آمریکا، ادراکی است که ایشان درباره نوع نگرش به مذاکرات و تفکیک آن از ‌شناختی که به واسطه تجربه نسبت به دولت آمریکا ایجاد شده است، ارائه داده‌اند؛ ادراکی که بر اساس آن می‌توان هم به صورت‌بندی و هم به ارزیابی دقیقی نسبت به این قبیل مواضع دولت آمریکا و تاثیر آن بر مذاکرات دست یافت، یعنی اینکه چگونه می‌توان هم به دولت آمریکا «خیلی بدبین» بود و در عین حال نسبت به مذاکرات خیلی بدبین نبود؟ 
رهبر انقلاب در یک جمله کوتاه، به این سوال جواب دادند؛ آنجایی که تصریح کردند «به توانایی‌های خود خوش‌بین هستیم».
یک بار دیگر متن کامل این بخش از سخنان رهبر انقلاب را مرور کنیم: «مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد. ما هم به این گفت‌وگوها نه خیلی خوش‌بین و نه خیلی بدبین هستیم، البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به توانایی‌های خود خوش‌بین هستیم».
بر این اساس، آن عاملی که باعث می‌شود با وجود خیلی بدبین بودن نسبت به دولت آمریکا، نسبت به مذاکرات خیلی بدبین نبود، توانایی‌های ایران است.
اما این توانایی‌ها کدامند؟ به طور کلی می‌توان به این موارد اشاره کرد: دانش هسته‌ای بومی‌شده ایران و وضعیت برنامه هسته‌ای چه از حیث سطح غنی‌سازی و ذخایر مواد غنی‌شده و چه از حیث سرعت غنی‌سازی، قدرت دفاعی ایران و بازدارندگی ایجادشده در مقابل تهدیدات دشمن، اثبات عدم اثرگذاری اهرم تحریم بر برنامه هسته‌ای ایران، واقعیات مربوط به تحولات منطقه بویژه ملموس‌‌تر شدن قدرت جبهه مقاومت، اثربخشی راهبرد دیپلماسی متوازن از سوی ایران که بر اساس فهم دقیق ایران از تحولات جهانی و تغییرات بنیادین در ساختار هژمونیک قدرت در جهان دنبال شده و... 
البته در کنار این توانمندی‌ها، ایران با سیاستی که نسبت به مذاکرات با دولت آمریکا اتخاذ کرده، نشان داده است درک دقیق و نسبتا جامعی نسبت به اضطرارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی دولت جدید آمریکا و اولویت‌بخشی این اضطرارها دارد. به عنوان نمونه سیاست دولت ترامپ در قبال جنگ اوکراین، نشان داده است کاخ سفید در حال رفع و رجوع سریع مسائلی است که به اعتقاد ترامپ، مساله اصلی آمریکا نیستند. اکنون ژورنال‌ها و تحلیلگران ارشد مسائل بین‌الملل معتقدند دولت آمریکا در حال تلاش برای فروپاشیدن نظم و نظام اقتصادی فعلی دنیا و ایجاد سازه یا سازه‌های جدید تجارت بین‌الملل، آن هم با اولویت مهار چین است. در این راستا آمریکایی‌ها در اروپا، آمریکای لاتین و غرب آسیا نیز دنبال تغییرات بنیادین هستند. بر همین اساس، ایران به یک درک دقیق و واقع‌بینانه از این اضطرارها رسیده است. از سوی دیگر یک واقعیت مهم و تأثیرگذار دیگر نیز درباره تخمین و برآورد رفتار دولت جدید آمریکا وجود دارد و آن، نوع محاسبات آنها از هزینه‌های جنگ و برخورد نظامی در هر سطحی است. تشریح این مسائل از حوصله این مقال خارج است. غرض، اشاره هم به قدرت سخت و نرم ایران و هم توان تحلیل و ارزیابی ایران از وضعیت طرف مقابل و تحولات جهانی است. در واقع همین قدرت و توان است که باعث می‌شود ایران از رفتار دولت آمریکا و سیاست‌های علنی و غیرعلنی کاخ سفید نسبت به ایران و نامه‌نگاری‌های ترامپ، به تصمیم مذاکره غیرمستقیم با آنها برسد و با وجود بدبین بودن به طرف آمریکایی، مذاکره با این کشور را نیز در دستور کار قرار داد و نسبت به آن نیز خیلی بدبین نبود. 
البته این‌ واقعیت را نیز نباید از نظر دور داشت که فهم این واقعیات مهم نباید منجر به خوش‌بینی بیش از اندازه نسبت به مذاکرات شود.
آمریکا دشمن شماره یک ایران است و هیچ اقدامی از سوی این کشور علیه ایران بعید نیست.
حتی بسیاری معتقدند مذاکرات فعلی یک ترفند برای مقصرنمایی ایران و معتبر کردن استفاده از گزینه نظامی علیه ایران است.
اگرچه هنوز زود است این موضوع صحت‌سنجی شود اما به هر حال سابقه آمریکا بویژه علیه ایران باعث می‌شود همواره بدبینی به این کشور و مذاکرات با این کشور معتبرتر از خوش‌بینی نسبت به این کشور و مذاکرات با این کشور باشد.

لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1021179/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

درخشش بیمه دی در خدمات‌رسانی به ایثارگران؛ رتبه اول توانگری و پرداخت به‌روز مطالبات درمانی

سرمقاله سازندگی/ تبعات خودتحریمی

پرداخت 50 میلیون تومان پاداش برای این افراد

توقف شماره‌گذاری خودروهای تولیدی ایران خودرو به دلیل به‌روزآوری سامانه‌های دولت و فراجا

پیش‌بینی وضعیت جوی، دریایی و دمایی استان هرمزگان در روز شنبه 30 فروردین 1404

مناسبت روز/ شنبه، 30 فروردین‌ماه

سرمقاله دنیای اقتصاد/ شرط کافی توافق

وقتی دخل و خرج دولت باهم نمی خواند

سرمقاله خراسان/ ده‌ها «پایتخت» می‌خواهیم

درآمد روزانه ثروتمندترین و فقیرترین افراد در برخی کشورها

چرا خروس‌ها در سپیده دم بانگ سر می‌دهند؟

رئیس کمیسیون اجتماعی: یارانه خانوار نباید به دلیل درآمد فرزندان قطع شود

معرفی برترین‌های مسابقات آزاد اهداف پروازی

قول شهردار برای پیگیری جدی آسفالت معابر و کوچه‌های شهر خرم‌آباد

پیش بینی قیمت دلار 30 فروردین

هفته حبس نفس‌ها در بازار دلار و طلا

پیش بینی قیمت طلا و سکه 30 فروردین 1404

وقتی مغز فریبمان می‌دهد؛ دانشمندان می گویند رنگ بنفش وجود ندارد!

نماینده سابق ترامپ در امور ایران: تهران برنده دور اول مذاکرات مسقط شد

پیش‌بینی بانک آمریکایی از طلای 3500 دلاری

آنچه سرمایه گذاران طلا باید در سال 2025 بدانند؛ بحران ذخایر در راه است؟

طرح کالابرگ به کجا رسید؟

رشد آلت کوین‌ها در 2025

ساکت الهامی نیامده استعفا کرد

در پایان مرحله اول مسابقات آزاد اهداف پروازی اقبالیان قهرمان تراپ شد

اقبالیان قهرمان تراپ شد و بیرانوند بر سکوی دوم ایستاد – آفتاب نو | اخبار ورزشی

اقبالیان قهرمان تراپ شد، بیرانوند بر سکوی دوم ایستاد

سرهنگ رشیدی: تکریم ارتش تکریم اقتدار ملت ایران است

نگرانی جمهوری‌خواهان از به زیر کشیده شدن با سیاست های ترامپ

بازدهی بازارها هفته چهارم فروردین 1404؛ سقوط تاریخی دلار

معرفی برترین های مسابقات آزاد اهداف پروازی

تعطیلی مدارس لرستان فردا شنبه 30 فروردین 1404 | اخبار فوری تعطیلی مدارس خرم آباد و شهرهای لرستان فردا

اقبالیان قهرمان تراپ شد و بیرانوند بر سکوی دوم ایستاد

آغازبررسی‌ اصلاح حجم مبنا،دامنه‌ نوسان ومدل محاسبه‌ شاخص

آغاز عملیات اجرایی اولین جایگاه سوخت 3 منظوره در جنوب پایتخت

وقتی یک آهنگ «احمقانه» تاریخ‌ساز شد

حجت الاسلام شاهرخی: شهید رئیسی گفتمانی انقلابی از رفتار و گفتار خود بر جای گذاشت

رسانه عبری: اسرائیل ابزار فشار ترامپ بر تهران است

وضعیت بازار سکه و طلا پس از دور دوم مذاکرات چگونه خواهد بود؟

تاج ممنوع‌الفعالیت شد؟

حجت الاسلام شاهرخی: شهید رئیسی گفتمانی انقلابی از رفتار و گفتار از خود بر جای گذاشت.

تأمین 112 هزار هکتار زمین نهضت ملی مسکن طی 3 سال گذشته

وزیر رفاه: برای هر مرحله از اجرای طرح کالا برگ 250 میلیارد ریال بودجه اختصاص یافته است

روایت تسنیم از افزایش خودسرانه قیمت خودروهای وارداتی توسط واردکنندگان

وضعیت خجالت‌آور آسفالت در خرم‌آباد/ عذرخواهی کنید!

وضعیت آسفالت خیابان‌ها و کوچه‌های خرم‌آباد خجالت‌آور است

بازدید مدیرکل بنیاد مازندران از گلزار شهدای قائمشهر

مراسم گرامیداشت روز ارتش در گرگان برگزار شد

عصر ایران مطرح کرد: 20 دستاورد توافق احتمالی با آمریکا

1200 همت منابع سرمایه گذاری شرکت‌های دولتی از کجا تامین می‌شود؟