ترور سیدحسن نصرالله و انفعال اعراب
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فاطمه کلانتری| با آغاز موج جدید حملات اسرائیل به لبنان، از همان ساعات نخست، مشخص شده بود که اسرائیل درصدد انتقال زمین جنگ به شمال فلسطین اشغالی و آغاز یک جنگ تمامعیار علیه این کشور به بهانه مبارزه با حزبالله است. بمباران گسترده شهرهای لبنان بهویژه حومه جنوبی بیروت اما آنقدر که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه را نگران کرد تا برای آتشبس تلاش کند، به موضوع مهمی برای سران عرب خاورمیانه تبدل نشد تا جایی که عربستان سعودی، در مواضعی منفعلانه که گاه به جهت بیانش از سوی سازمان ملل متحد، موجب تمسخر قرار میگیرد، عنوان کرد که «تحولات لبنان را با نگرانی شدید دنبال میکند و از همه طرفها خواست حداکثر خویشتنداری را به خرج دهند».
عبدالله بنحسین، پادشاه اردن که هرچند اراده و توان اقدامی عملی در قبال نسلکشی در فلسطین و لبنان را ندارد اما همواره سوژه شهروندان کشورهای عربی و غیرعربی در خصوص مواضع توخالی و تظاهرهایش به حمایت از آرمان فلسطین است اما باز هم مواضع تندی را در صحن سازمان ملل متحد ایراد کرد.
ایمنالصفدی، وزیر امور خارجه اردن نیز با متهم کردن اسرائیل به تجاوز، خواستار واکنش جهانی برای کاهش تنش شد. وزیر امور خارجه اردن گفت: «ما بر نیاز فوری شورای امنیت [سازمان ملل] به اقدام فوری برای مهار تجاوزات اسرائیل تاکید میکنیم». وزارت امور خارجه مصر نیز از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا مداخله کند و هرگونه نقض حاکمیت لبنان را محکوم کرد.
اتحادیه عرب سال 2016 به درخواست عربستان سعودی و امارات متحده عربی، حزبالله را سازمان تروریستی اعلام کرد؛ هرچند حسام زکی، دستیار دبیرکل اتحادیه عرب یک روز پس از سفر تیرماه خود به بیروت گفت این سازمان دیگر حزبالله را سازمان تروریستی نمیداند اما نگاه کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی به حزبالله موضوع محرمانهای نیست.
هرچند بسیاری از تحلیلگران، این اقدام اتحادیه عرب را چرخشی تاریخی به سمت مقاومت در لبنان و همچنین دومین پیروزی جمهوری اسلامی ایران پس از بازگشت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه به اتحادیه عرب تعبیر کردند اما بهراحتی میتوان دریافت که شاید این اقدام را باید تنها پاسخ رهبران عرب به افکار عمومی کشورهای خود قلمداد کرد که آنها را به بیعملی در قبال موضوع فلسطین متهم کرده و حزبالله لبنان را ستایش کردند.
در تازهترین تنش میان عربستان سعودی و لبنان در آبانماه 1400 که در پی سخنان جورج قرداحی، وزیر اطلاعرسانی لبنان در محکومیت حمله عربستان و نیروهای ائتلاف به یمن صورت گرفت و موجب شد تا ریاض، سفیر خود در بیروت را فرابخواند، فیصل بنفرحان، وزیر امور خارجه وقت عربستان در اظهاراتی گفت: «ما به این نتیجه رسیدهایم که با توجه به تسلط مداوم حزبالله بر صحنه سیاسی لبنان و بیمیلیای که در دولت کنونی این کشور و سیاستمداران آن برای ایجاد اصلاحات و اقدامات لازم برای قرار دادن لبنان در مسیر تغییر واقعی مشاهده میکنیم، فکر میکنیم تعامل با لبنان و دولت کنونی آن سازنده و مفید نیست».
این در حالی است که در سخنان سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در مهرماه همان سال، عربستان بهصورت ضمنی به تلاش برای ایجاد جنگ داخلی در لبنان متهم شد.
پیش از آن و در آبانماه 1396 و درحالیکه سعد حریری، نخستوزیر وقت لبنان در سفر به عربستان سعودی، بهصورت ناگهانی استعفای خود را از این سمت اعلام کرده بود، بر روی صفحه تلویزیون ظاهر شد تا دلایل استعفای خود را بیان کند و انگشت اتهام را به سمت ایران و حزبالله گرفت. حریری این مصاحبه تلویزیونی که او را در بدترین حالت ممکن، با خستگی و بغض نشان میداد، ایران را به دخالت در لبنان با استفاده از بازوی خود در این کشور یعنی حزبالله متهم کرد.
عادلالجبیر، وزیر امور خارجه وقت عربستان سعودی نیز در خصوص دلایل استعفای نخستوزیر لبنان گفت: «حزبالله لبنان با عملکرد خود و ربودن روند سیاسی در لبنان و تهدید رهبران سیاسی، حریری را مجبور به استعفا کرد». وزیر امور خارجه وقت عربستان همچنین در همان سال و در کنفرانس مطبوعاتی با همتای اسپانیایی خود، ضمن تاکید مجدد بر موضع ریاض مبنی بر تروریست نامیدن حزبالله گفته بود: «در صورتی که حزبالله سلاحهایش را تحویل نداده و تبدیل به یک حزب سیاسی نشود همه لبنان به گروگانی در دست این حزب و پس از آن ایران تبدیل خواهد شد». سعد حریری که خیلی زود مشخص شد عملاً در عربستان به گروگان گرفته شده است، با میانجیگری رئیسجمهور فرانسه آزاد شد.
مواضع امارات و بحرین در محکوم کردن اقدام تلافیجویانه حزبالله در نقض حریم هوایی لبنان در شهریور 1398 موضوعی بود که موجب شد تا نخستوزیر اسرائیل در آغاز جلسه هفتگی کابینه خود از اظهارات مقامات وزارت خارجه بحرین و امارات، استقبال کند. بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی گفت: «امارات و بحرین ناتوانی دولت لبنان را در جلوگیری از عملیات حزبالله علیه اسرائیل محکوم کردند».
خالدبن احمدبن محمد آلخلیفه، وزیر خارجه وقت بحرین در توئیتی نوشته بود: «حمله گروهی به گروهی دیگر، مسئلهای است که قوانین بینالمللی آن را منع میکند و به نظاره نشستن کشوری بر درگیریهایی که در مرزهایش رخ میدهد و مردمش را به خطر میاندازد، سهلانگاری بزرگ این کشور در برعهده گرفتن مسئولیتهایش به حساب میآید». انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجه نیز در صفحه توئیتر خود ضمن انتقاد از وضعیت لبنان و تنش اخیر میان رژیم صهیونیستی و حزبالله مدعی شد: «تا زمانی که لبنانیها از تصمیمگیریهای یکجانبه و پیامدهای آن رنج میبرند قلب ما با لبنان و لبنانیان است».
آنچه از واکنش کشورهای اتحادیه عرب، بهویژه عربستان سعودی و همپیمانانش میتوان مشاهده کرد، حاکی از آن است که هرچند تمامی کشورهای خاورمیانه، از افزایش سطح تنش که ممکن است امنیت سیاسی و اقتصادی آنها را نیز مخدوش کند، نگران هستند، اما از ابتدای تحولات پسااکتبر 2023، با یک چشم نیز نهتنها به تضعیف حزبالله که به نابودی کلیت محور مقاومت نگریستهاند.
کمااینکه در جریان عملیات «وعده صادق» به صراحت از سوی مقامات ایرانی اعلام شد که علاوه بر آمریکا، تروئیکای اروپایی و اردن که بهصورت علنی بر رهگیری و مقابله با عملیات تلافیجویانه ایران اذعان کردند، 20 کشور منطقه نیز علیه عملیات ایران، اقدام کرده بودند. با این حال نمیتوان با اطمینان گفت که تحولاتی که پس از وعده صادق به وقوع پیوست و نشان داد ماشین کشتار اسرائیل دیگر توقفی را برای خود متصور نبوده و درصدد است تا از فرصت بهدستآمده برای تحقق تمامی اهداف جنگطلبانه و بی ثباتکننده خود استفاده کند، آیا کشورهای اتحادیه عرب را نیز نسبت به تبعات تحولات جدید نگران کرده است یا خیر، چراکه حداقل در این میان، ریاض بیش از دیگران به واسطه بهرهبرداری از توافق امنیتی با ایالات متحده، پایان جنگ در فلسطین و بازگشت به پای میز مذاکره توافق ابراهیم را انتظار میکشد.
موضوع فعال شدن بیش از پیش سایر ارکان محور مقاومت از جمله انصارالله یمن و گروههای مقاومت عراقی نیز که در مقایسه با حزبالله از ساختاریافتگی پایینتری برخوردار بوده و نسبت به عواقب و تبعات اقدامات خود نیز کنترل کمتری دارند، موضوعی نیست که کشورهای منطقه از جمله اتحادیه عرب از آن استقبال کنند. در این میان البته اقدام تلافیجویانه احتمالی ایران نیز که تاکنون نسبت به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، واکنش نشان نداده، موضوعی است که کل منطقه را در شرایط جنگی نگاه داشته و کانالهای معروف برای کنترل تنش از جمله عمان و قطر را نیز مجدداً فعال خواهد کرد.
اعلام موفقیتآمیز بودن عملیات ارتش اسرائیل در ترور سیدحسن نصرالله، بهطور حتم تحولات خاورمیانه را به سمت و سوی متفاوتی از آنچه در 11 ماه اخیر رخ داده، سوق خواهد داد. باید دید با حذف رهبر قدرتمند حزبالله لبنان، تعیین جانشین او و استراتژی احتمالی جدید این رکن مهم از محور مقاومت، کشورهای عرب منطقه چه موضعی در قبال جنگافروزی اسرائیل در قبال لبنان اتخاذ خواهند کرد.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/981417/