بزرگنمايي:
ندای لرستان - دلنوشته عباس افشار، پدر «شهید علیرضا افشار»، خبرنگار صدا و سیما که پانزدهم آذر سال 84، در حادثه هواپیمای c130 به درجه رفیع شهادت نائل شد.
19 سال گذشت؛ آن روز که زیر تابوت تو آمدم هرگز گمان نمیکردم من را دوامی بر تحمل این درد سنگین باشد. امیدم را، پسرم را به خاک سپرده بودم. میگویند خاک سرد است اما خاک هم داغم را سردتر نکرد و من مانده بودم، نه، ما مانده بودیم با خاطرات «علیرضا».
تمام ایران داغدار مهاجران خبر بودند و تمام من زیر خاک. تو آرزوهای بزرگی داشتی و عاشق خبر بودی. مگر میشد خبر باشد، دوربین باشد، میکروفون باشد و تو نباشی! نه، تو بودی زیرا من بودم. برخاستم، ایستادم و ادامه دادم. در هر قدمم، کلامم و نیتم، تو را دیدم شهید زندهام.
چه برازنده پسری بودی و چه برازنده پسری هستی و در تمام زندگیام جریان داری.
اصلا من آمدهام که تو بمانی که ماندهای در خاطره و قلب یک ملت. هنوز هم وقتی نام «علیرضا افشار» میآید، همه از خبرنگاری جسور و آگاه سخن میگویند؛ جوانی بلند بالا اما متواضع و کنجکاو.
و من هنوز هم با مادرت شبکه خبر را میبینیم و منتظریم تا گزارش تو را ببینیم، و میبینیم خبرنگاران بعد از تو را که چه خوب از شما آموخته اند و جا پای شما گذاشتهاند.
من پدرم! پدر یک شهید خبرنگار و رسالتم زنده نگه داشتن نام و مرام شهدای رسانه.
15 آذر 1384 آن هنگام که سرنشینان سی 130 از آسمان به آسمان رفتند، نفس ما در اینجا به شماره افتاد. با هزاران امید و دعا تکهای از وجودمان را راهی سفر کردیم اما آن راه را دیگر برگشتی نبود. آنها برگشتند اما با پیکرهای سوخته که جان ما را سوزاند. باید زمان میگذشت تا درک کنیم که شهدا زندهاند که به واقع زندهاند. دیری نپایید که روح آزادشان قرین تنهاییها و دلشکستگیهایمان شد.
اینک تمام قد ایستادهایم و سر تعظیم فرود میآوریم بر آستان شهدای عرصه خبر که این گونه آرام خفتهاند و نظارهگر جهان پرتلاطم ما هستند.
روحشان شاد و یادشان گرامی
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/995494/