ندای لرستان
سرمقاله اعتماد/ آتش‌بس؛ پایان یا آغاز جنگ؟
چهارشنبه 3 بهمن 1403 - 11:01:42
ندای لرستان - اعتماد / «آتش‌بس؛ پایان یا آغاز جنگ؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عمادالدین باقی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
جنگ 15 ماهه و خونین اسراییل با حماس و حزب‌الله ‌طولانی‌ترین جنگ در طول پیدایش دولت صهیونیستی بود. درست در زمانی که تصور می‌شد با پیمان ابراهیم دیگر مساله فلسطین برای همیشه حل خواهد شد، در پی عملیات توفان‌الاقصی جنگی رخ داد که علاوه بر کشتار و ویرانی گسترده غزه، برای اولین ‌بار هر روز تل‌آویو، حیفا، الخلیل و شهرهای دیگر به تلافی حملات اسراییل، زیر بمباران حزب‌الله قرار گرفت. ضربات مهلکی که به کادر رهبری حماس و حزب‌الله وارد شد در واقع یک دستاورد اطلاعاتی - امنیتی بود که با کمک امریکا و بعضی دولت‌های اروپایی و منطقه خودمان حاصل شد و ارزش نظامی نداشت. بمباران هوایی پیاپی و گسترده غزه و لبنان و سوریه بدون پدافند هم هیچ ارزش نظامی نداشت ولی در میدان نبرد واقعی، اسراییل به‌رغم حمایت‌های مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی غرب و دولت‌های منطقه، زمینگیر شده بود و با وجود اینکه سناریوی ترکیه در سوریه نجات‌بخش اسراییل از وضعیت آچمز بود اسراییل ناگزیر از پذیرش آتش‌بس شد و امیدی برای توقف کشتار و پیدایش صلح به وجود آمد. مفاد «توافق آتش‌بس مقاومت اسلامی فلسطین و اسراییل در مرحله اول» چنان است که خواننده را از تحلیل بی‌نیاز می‌کند اما ابتدا، ذکر خلاصه‌ای از مفاد توافقنامه سپس بیان نکاتی ناظر به آینده پس از آتش‌بس درخور توجه است زیرا برای ما به عنوان کسانی که دغدغه صلح و یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ و خشونت دارند توجه به دورنمای این حوادث از منظر جنگ و صلح اهمیت بیشتری دارد.
1- مفاد توافقنامه آتش‌بس: 
- عقب‌نشینی کامل رژیم صهیونیستی به خارج از مرز‌های نوار غزه. 

- بازگشایی گذرگاه مرزی رفح و عقب‌نشینی کامل اسراییل.
- سفر مجروحان به خارج برای درمان.
- وارد شدن روزانه 600 کانتینر کمک‌های انسان‌دوستانه با نظارت دولت قطر.
- وارد شدن 200 هزار عدد چادر و 60 هزار کانکس جهت اسکان فوری آوارگان.
- تبادل اسرا، آزادی هزار اسیر اهل غزه و صد‌ها اسیر دیگر که حکم‌ ابد دارند.
- آزادی کامل زنان اسیر و کودکان زیر 19 سال
- عقب‌نشینی از محور نیستاریم و فیلادلفیا به شکل تدریجی.
- بازگشت کامل و آزادی حرکت آوارگان به هر منطقه‌ای در نوار غزه که اراده کنند.
1- عدم پرواز هواپیماها و پهپادهای اسراییل به مدت 10 تا 12 ساعت در طول روز.
- بازسازی فوری بیمارستان‌های آسیب‌دیده و برپایی بیمارستان‌های میدانی و ورود پزشکان متخصص.
- در مقابل، تسلیم 33 گروگان 7 اکتبر (مرده و زنده) و در مراحل دوم و سوم در خصوص 66 اسیر دیگر تصمیم‌گیری خواهد شد. 
2- به نظر می‌رسد یکی از اهداف حماس از اصرار بر آزادی لیستی از زندانیانی که در توافق طرح می‌کند علاوه بر آزادی آن افراد، یک پیام به افکار عمومی دنیاست. در مبادله قبلی در سال گذشته تعدادی از زندانیان آزاد شده زنان خانه‌دار یا کودکان 15 - 16 ساله بودند که قبل از 7 اکتبر زندانی شده بودند و موجب توجه و تعجب در افکار عمومی دنیا شد. در مبادله اخیر نیز 2 هزار زندانی آزاد می‌شوند که هزار نفر بازداشتی‌های بعد از 7 اکتبر هستند و هزار نفر دیگر، کسانی که قبل از 7 اکتبر بازداشت شده بودند و 250 نفرشان محکومیت حبس ابد دارند. تعداد زیادی از زندانیان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند و همچنین تعداد زیادی از آنها اصولا اهل کرانه باختری بودند که تحت حکومت محمود عباس و پلیس خود اسراییل است و بسیاری از این زندانیان نیز هیچ اقدام مسلحانه‌ای نداشته‌اند. حماس با این حرکت می‌خواهد حمله 7 اکتبر را توجیه کند و به جهان نشان دهد که 7 اکتبر در ادامه جریان سرکوبگری اسراییل بوده که فقط شامل تبدیل غزه به یک زندان بزرگ (تعبیر دبیرکل سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری قبل از7 اکتبر) در طول 20 سال قبل نبوده، بلکه فلسطینی‌ها در کرانه باختری و خود اسراییل را هم شامل می‌شده که هیچ ارتباطی با حماس نداشتند.
3- اکنون در داخل خود اسراییل از این توافق به عنوان یک شکست بزرگ برای اسراییل یاد می‌کنند. یکی از دلایلش این است که می‌گویند اسراییل پس از 467 روز جنگ که طولانی‌ترین جنگ در دوران حیات اسراییل بود به هیچ یک از اهداف اعلام شده مانند نابودی کامل حماس، آزادی بدون قید و شرط گروگان‌ها، تبعید اهالی غزه به صحرای سینا در مصر و... نرسیده است. 
4- امریکا و اروپا نیز برای این ایجاد توافق فشار آوردند به دلیل آنکه حمایت‌های آنها از اسراییل هزینه‌های زیادی در پی داشته و هیچگاه در طول 70 سال گذشته در این حد موجب ویرانی ارزش‌های مورد ادعای آنها و بر باد دادن حیثیت و اعتبار غرب نبوده و بدتر آنکه خودشان می‌گویند نتانیاهو این همه خشونت و کشتار را برای نجات خود از محاکمه‌ای که مطمئن است محکومیت در انتظار اوست انجام داده و به خاطر خودش جهانی را به آتش آشوب کشیده است. اخیرا هم ترامپ این پست را در ایکس بازنشر کرد که: «نتانیاهو حرامزاده‌ای است که می‌خواهد امریکا را به جنگ با ایران بکشاند.»
5- آنچه برای حماس شکست و برای اسراییل ظاهرا پیروزی محسوب می‌شود این است که در این توافق اداره غزه به محمود عباس واگذار شده و باقی مانده حماس تبعید شوند. اما نکته مهم این است که چون اسراییل به قول منتقدانش در داخل اسراییل به رغم دریافت‌های بی‌سابقه‌ترین کمک‌های آشکار و پنهان مالی، نظامی و اطلاعاتی از امریکا و بعضی از دولت‌های غربی و خاورمیانه نتوانست به اهداف اعلام شده برسد مساله بحران فلسطین نه تنها تمام نشده که در آغاز دوران جدیدی قرار گرفته است. حماس خود را بازسازی خواهد کرد و این ‌بار به دلیل دریای نفرتی که از اسراییل ایجاد شده و برانگیخته شدن افکار عمومی در میان فلسطینی‌ها و مردم منطقه و جهان، با پشتوانه بیشتری به مبارزه خود ادامه می‌دهد و بار دیگر شاهد درگیری‌هایی در آینده خواهیم بود. به همین دلیل است که محمود عباس اعتقاد دارد تنها راه پیشگیری از تکرار جنگ، دادن امتیاز بزرگی است که بتواند این جو را مهار کند لذا دولت خودگردان فلسطین درخواست کرده «یک کنفرانس صلح بین‌المللی برگزار شود تا دولت فلسطین به رسمیت شناخته شود و از عضویت آن در سازمان ملل حمایت گردد.» این همان اتفاقی است که سال‌هاست صهیونیست‌ها در برابر آن مقاومت کرده و به انحای گوناگون مانع از آن شده‌اند زیرا چنین امری را مخالف با استراتژی دولت یهود و اهداف منطقه‌ای آن می‌دانند.
6- تجربه 75 سال جنگ و کشتار ناشی از تشکیل دولت اسراییل در منطقه نشان می‌دهد که تنها یک راه برای حل مساله فلسطین وجود دارد و آن هم ایدئولوژی‌زدایی از حکومت اسراییل و شبه‌ قانون اساسی آنها برای تبدیل آن از دولت یهود به دولت شهروندان فلسطینی اعم از یهودی و مسلمان و مسیحی است. دولت‌های «سکولار دموکراتیک» به صورت خودخواهانه دغدغه امنیت، صلح و رفاه را برای شهروندان خود دارند ولو به هزینه خشونت و جنگ در کشورهای دیگر و قربانی شدن انسان‌های دیگر اما حکومت‌های ایدئولوژیک - حتی اگر بخشی از قواعد دموکراتیک را در داخل رعایت کنند- هم بلای جان مردم خود هستند هم مردم دیگر بلاد.
هر چند بخشی از یهودیان و شهروندان کنونی اسراییل با ایدئولوژی‌زدایی و شهروندگرایی موافقند و سرآمدان آنها یا رسانه‌ها و نهادهای حقوق بشری وابسته به آنها چه پیش از 7 اکتبر و چه در همین 15 ماه گذشته بارها آن را بیان کرده‌اند اما هسته سخت قدرت و جناحی که سازمان اطلاعاتی - امنیتی و نظامی را در اختیار دارد این را نمی‌پذیرد و امریکا و اروپا هم نمی‌پذیرند زیرا رابرت اف. کندی جونیور، نامزد ریاست‌جمهوری امریکا که در 2024 در رقابت‌های مقدماتی موفق نشد و کنار رفت در بحبوحه نسل‌کشی اسراییل گفت: «اسراییل برای ما یک سنگر، مانند داشتن یک ناو هواپیمابر در خاورمیانه است. این قدیمی‌ترین متحد ماست. اگر اسراییل ناپدید شود، روسیه، چین و کشورهای بریکس‌پلاس 90% نفت جهان را کنترل خواهند کرد و این یک فاجعه برای امریکا خواهد بود.» و بایدن هم در سفرش به اسراییل بعد از 7 اکتبر اعلام کرد: «اگر اسراییل وجود نداشت، قطعا برای تاسیس آن اقدام می‌کردیم.» جیل استاین نامزد یهودی انتخابات امریکا نیز گفت: این امریکا است که در غزه نسل‌کشی راه انداخته و اسراییل به عنوان نیروی نیابتی، باتوم به دست برنامه ایالات متحده را اجرا می‌کند. اولین ‌بار بود که دیدم یک سیاستمدار امریکایی و یهودی اتهام نیروهای نیابتی را که معمولا متوجه ایران است متوجه امریکا کرده و اسراییل را ارتش نیابتی غرب می‌داند. بنابراین از آنجا که تحقق آنچه در بند هفتم ذکر شد میسر نیست، صلح پایدار نیز دور از انتظار است. صلح پایدار نیازمند تغییرات اساسی در راهبردهای کشورهای مختلف جهان است نه فقط یک کشور.

http://www.Lor-Online.ir/fa/News/1006071/سرمقاله-اعتماد--آتش‌بس؛-پایان-یا-آغاز-جنگ؟
بستن   چاپ