ندای لرستان
سرمقاله فرهیختگان/ سینماگرِ جریان سوم
يکشنبه 14 بهمن 1403 - 16:30:55
ندای لرستان - فرهیختگان / «سینماگرِ جریان سوم» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم محمد زعیم‌زاده است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
چطور می‌توان در کمتر از دو ساعت همه حرف دفاع مقدس را در یک محیط بسته و فقط با شلیک یک گلوله زد؟ «آژانس شیشه‌ای» را ببینید. چطور می‌توان از اعتراض و عصبیت ناشی از تبعیض گفت، اما یادآور شد اگر روش اعتراضت ایران‌ستیز باشد به ناکجاآباد می‌رویم؟ «ارتفاع پست» را ببینید. چطور می‌توان گفت سطح اعتراض در جامعه آن‌قدر بالاست که به خانواده شهدا و کشاورزان و پیرمرد‌ها رسیده، اما رخت چرک‌ها را در حیاط همسایه نشست؟ فیلم «خروج» را ببینید...
این لیست را می‌توان حالا حالا‌ها ادامه داد؛ به‌اندازه دوران درخشان فیلمسازی ابراهیم حاتمی‌کیا، به‌اندازه فرازوفرود یک انقلابی اصیل، یک پنجاه و هفتی کلاسیک، یک آرمان‌خواه عاقل، یک واقع‌گرای میهن‌دوست، یک حزب‌اللهی حرفه‌ای، یک متعهد متخصص، یک سینماگر فن‌بلد، یک معترض وابسته... آن شب که فریاد کشید من وابسته‌ام! یک عده خوشحال شدند و نفس راحتی کشیدند که خب بالاخره همه حرفش را زد، دیگر نمی‌تواند پشت آن چشم‌های سبز و آن شات‌های پر رنگ‌ولعاب سنگر بگیرد.
اما خوب که فکر کردند، دیدند او سال‌هاست همین را می‌گوید و به آن عمل می‌کند. او وابسته به همه آرمان‌های انقلاب 57 خمینی کبیر است، مؤمن به عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی توأمان، متعهد به مردم‌گرایی و اسلام‌خواهی هم‌زمان، باورمند به استقلال‌خواهی و پیشرفت درهم‌تنیده و... معتقد به همه آن متناقض‌نماهایی که دو طیف نمی‌توانند معنایش را بفهمند؛ یکی متحجرین و زاهدان ظاهرپرست و دیگری روشنفکرنماهای متصلب و دیکتاتورمآب که جز خودشان و حلقه و گعده خودشان همه را سرسپرده می‌دانند.
حالا که ابراهیم عصای «موسی» را در دست گرفته و می‌خواهد در روزگار تاخت‌وتاز آل یهود بر پیکر 50 هزار فلسطینی، از ناگفته‌های قوم سفاک بگوید و کار «بازمانده» را به سرانجام برساند، ما به «ح» رسیده‌ایم. آنچه تورق می‌کنید، هم نکوداشتی برای ابراهیم حاتمی‌کیاست، هم تلاشی برای ثبت و ضبط مسیر حاتمی‌کیا شدن، که البته در آن به‌سان مشی خود جناب حاتمی‌کیا از نقد هم ابایی نداشته‌ایم.

«ح» داستان مردی است که از جوانی تا حالا که مویی سپید کرده از اعتراض گفته است؛ اعتراض با مبنای آرمان‌خواهی. اعتراضی که به اصلاح درون سیستمی بینجامد. اعتراضی که آخرش حتی اگر هیچ‌کس همراهی‌ات نکند، پایش ایستادگی می‌کنی، چون فاطمه‌ها دلت را قرص کرده‌اند و البته مطمئنی آخرش عزیز دلی هست که حواسش به معترضان آرمان‌خواه است و انسدادطلبانی چون سلحشور را بهت‌زده می‌کند. «ح» داستان مردی است که در اکثر آثارش چند گام از جامعه جلوتر بوده و به‌مثابه جامعه‌شناسی پشت دوربین، از شکاف آرمان‌گرا‌ها و واقع‌گراها، از شکاف نسل دوم و سوم و... گفته است.
«ح» داستان مردی است که به‌سان برخی هم‌ریشان به حرف انقلابی‌زدن اکتفا نکرد و تکنیک و هنر سینما را بیشتر و بهتر از همۀ هم‌نسلانش آموخت و به کار گرفت. درود بر او که فهمید اداره‌کردن رسانه با حرف‌های محفلی و گعده‌ای و با شعار ممکن نمی‌شود و خودش و سینمایش را به قربانگاه نبرد و آبروی حزب‌اللهی‌ها و انقلابی‌ها را خرید.
«ح» داستان مردی است که اگر از موریانه‌ای به نام محافظه‌کاری گفت که به اسم مصلحت، تیشه به ریشه انقلاب می‌زند، با اختاپوس رادیکالیسم هم مرزبندی کرد که دود موتوری‌هایشان نه‌تنها مردم را که حتی انقلابی‌های واقعی را هم از نفس انداخته است.
شاید عده‌ای بگویند الان برای حرف‌زدن از حاتمی‌کیا دیر شده است. این حرف به یک دلیل مهم غلط است، چون دقیقاً در شرایطی قرار داریم که یک جریان سوم در حال تولد است. جریانی که هم‌زمان در حال نفی ایستارهای محافظه‌کارانه راست و رادیکالیسم چپ است. هم با کاریکاتور انقلابی‌گری ضدمردم‌ها مرز دارد، هم با ایران‌ستیزی ارتجاعی. جریان سومی که معترض است و دقیقاً مثل حاتمی‌کیا معترض وابسته.
اعتراض دارد به وضعی که همه با هم ساخته‌ایم و وابسته است به این آب‌وخاک و انقلاب و می‌گوید همه خرابی‌ها را خودمان درست می‌کنیم. جریانی که در نظر و عمل نوستالژی‌هایی چون بهشتی و سلیمانی دارد، شاید حاتمی‌کیا هم نوستالژی‌اش باشد؛ او صداوسیمای واقعی این جریان است. «ح» دقیقاً می‌خواهد از همین زاویه سخن بگوید و در همین لحظه و وقت؛ به‌وقت ابراهیم.

http://www.Lor-Online.ir/fa/News/1008291/سرمقاله-فرهیختگان--سینماگرِ-جریان-سوم
بستن   چاپ