ندای لرستان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احسان اسقایی| این روزها روزهای خوبی برای دولت مسعود پزشکیان نیست. وزیر اقتصاد او که در حال انجام اصلاحات اقتصادی ضد رانت در دولت بود و پاهای خود را بر روی گلوگاههای فساد قرار داده بود، توسط مجلس استیضاح شد.
هنوز امضای استیضاح مهمترین وزیر پزشکیان خشک نشده بود که خبر استعفای محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیسجمهور منتشر شد. جدایی این دو چهره از دولت موجب شد حتی رسانهها اعلام کنند که دولت در ایجاد وفاق با چالش روبهرو شده است. نگاهی به لیست افرادی که به صورت جدی استیضاح همتی و استعفای ظریف را پیگیری میکردند، نشان میدهد که تندروهای پایداریچی که جز به اهداف خود به چیز دیگری نمیاندیشند، پشت پرده جدایی این دو شخصیت از دولت قرار دارند. از سوی دیگر به نظر نمیرسد که اقدامات آنها علیه دولت تنها به کنار زدن همتی و ظریف خلاصه شود. بلکه به نظر میرسد چون آنها توانستهاند به موفقیتهایی دست یابند، در نظر دارند با توان و انرژی بیشتر، محقق کردن دیگر اهدافشان را دنبال کنند. از این رو و احتمالا در آینده حتی سراغ سوال از رئیسجمهور خواهند رفت و برنامهریزی دقیقی را در دستور کار دارند که محمدباقر قالیباف را از رأس قوه مقننه کنار زده و مهر کلیدی خود را جای او بنشانند. «آرمان ملی» برای بررسی تحولات صورت گرفته در چند هفته گذشته در کشور سراغ عبدالرضا داوری فعال سیاسی رفته است. او که روزگاری در تیم احمدینژاد قرار داشت، بعد از آگاهی از درونمایه آن جریان، از آن تیم جدا شد و در انتخابات ریاستجمهوری گذشته نیز کوشید مسعود پزشکیان پیروز رقابت باشد. داوری معتقد است به زودی نظام، بساط تندروها و پایداریها را برهم خواهد زد.
**آقای داوری، در شرایط کنونی چرا مخالفان دولت سراغ همتی رفتند؟ آیا استیضاح همتی بهخاطر چالشهایی بود که عملکرد ضد رانت همتی برای آنها ایجاد کرد؟
عبدالناصر همتی در مدتی که وزیر اقتصاد بود، مجموعه اقدامات اصلاحی را آغاز کرد که این اقدامات با منافع گروههای مختلف در تعارض جدی قرار داشت. آقای همتی در یک گام کلیدی که نمونهای هم برای آن پیدا نمیشود، از واگذاری مدیریت ایرانخودرو به بخش خصوصی دفاع کرد. اگر آقای همتی نبود، احتمالا سازمان بورس مجمع عمومی ایرانخودرو را تایید نمیکرد و واگذاری مدیریت ایرانخودرو به بخش خصوصی متوقف میشد. آقای همتی ایستادگی کرد و هزینه آن را داد.
***آیا آن دسته مدیرانی که در این سالها بر ساختار مدیریتی مجموعه اقتصادی ایرانخودرو مسلط بودند، در استیضاح همتی نقش داشتهاند؟
طبیعتاً شبکه مدیرانی که در طول 45 سال گذشته منافع سرشاری کسب کردهاند، با اقدامات همتی مخالف بودند. ایرانخودرو بزرگترین خودروساز خاورمیانه است و مدیران آن قطعاً آرام ننشستند. آنها تمام همت خود را بر آن داشتند تا آقای همتی را ساقط کنند. چون همتی رسماً در برابر این مدیران غیرکارآمد و ساختار نادرست مدیریتی که این مدیران ایجاد کرده بودند، ایستاد و قصد اصلاح آن را داشت. از این رو باید حذف میشد.
*** بهانه استیضاح آقای همتی جهش نرخ ارز بود. آیا همتی واقعا در افزایش نرخ ارز نقش داشت؟
این مورد نیاز به توضیح دارد. همتی عملاً به حرکت دادن قیمت ارز به سوی تکنرخی در برابر شبکهای از رانتیهای در این حوزه ایستاد. آقای همتی تلاش کرد ارز نیمایی را به قیمت بازار نزدیک کند و جریانی که دنبال بهرهبرداری از رانت ارز نیمایی بود، در برابر آقای همتی صفآرایی کرد و او را کنار زد. قصد آنها هم کاملا روشن است. اگرچه این موضوع به سیاهچاله فساد و رانت شباهت دارد اما تمام تلاش خود را به کار بردند تا جلو تغییر گرفته شود.
*** تاکید دولت بر ماجرای FATF چقدر در زمینهسازی استیضاح موثر بود؟
قطعاً این تاکید از سوی آقای همتی بر استیضاح او نقش داشت. به عبارت بهتر، جریانی که از تحریمها نفع میبرد، علاقهای ندارند که کشور از لیست سیاه FATF خارج شود. آنها علاقهمند هستند که در معاملات ارزی، خارجی و چه بسا در معاملات داخلی وضع غیرشفاف حاکم باشد. از این رو در برابر همتی مانعتراشی کردند و تا حذف او پیش رفتند. این نکته را هم باید در نظر گرفت که همتی از نظر کارایی و توان شخصیتی در حد یک رئیسجمهور بود و شخصیت برجستهای داشت. اینکه یکی از وزرای کابینه قد بلندی داشته باشد، این شائبه را ایجاد میکند که دیگرانی نتوانند بلندی او را تحمل کنند و با این تصور که در سایه او قرار میگیرند، با حذف او همراهی و همدلی کرده باشند تا بتوانند استقلال عمل بیشتری داشته باشند.
***با این حساب آیا میتوان ایده وفاق دولت را شکست خورده دانست؟
برخی نگاهها که در دولت هم نفوذ دارند، به ایده وفاق مثبت نبوده است. شائبههای گستردهای وجود دارد که بخشی از این افراد در مسأله رای اعتماد به آقای همتی تاثیر منفی داشتهاند. من به طور جدی از عملکرد یکی از معاونان دولت در این قضیه انتقاد دارم. چرا که به نظر میرسد اگر ارتباط لازم بین دولت و مجلس برقرار میشد، در نهایت اثرگذار میبود. لذا به نظر میرسد بخشی از موافقان دولت نیز به علت کمکاری معاون رئیسجمهور در استفاده بهینه از ارتباط بین پارلمان و دولت، به استیضاح همتی رای موافق دادند. در مجموع میتوان کمکاریهایی در حد معاونت و برخی مدیران استانی دولت را مشاهده کرد. به نظر میرسد در بدنه دولت برای همسو کردن نمایندگان با دولت سازماندهی مناسبی صورت نگرفت و جریان تخریبی آقای همتی، به معنای کامل کلمه یکهتازی کرد.
*** گروهی معتقدند که کاهش نسبی قیمت ارز نتیجه مستقیم استیضاح همتی است. آیا این گمانه با واقعیت تطابق دارد؟
اینکه برخی در حال القای این نظر هستند که رفتن همتی باعث بهبود بازار ارز شده، با قواعد علم اقتصاد مطابقت ندارد. آثار کاهشی قیمت ارز به علت اقداماتی است که آقای همتی آغاز کرده بود. تقریباً از چند روز مانده به استیضاح، با سیاستهای او، روند ریزشی بازار آغاز شد و سیاستهایی که آقای همتی در دوران وزارت خود آغاز کرد، بدون حضور او در وزارتخانه در حال جواب دادن است. البته این نکته در تمامی استیضاحها وجود دارد که مقصود از استیضاح وزرا در روزهای پایانی سال دستاوردسازی است. تا وقتی نمایندگان به حوزههای انتخابیه خود میروند، حرفی داشته باشند، تا بگویند با توجه به شرایط سخت اقتصادی، وزیر را استیضاح کردند.
***استیضاح در شرایط بحرانی، آن هم زمانی که رئیسجمهور در جریان جلسه استیضاح اعلام میکند که ترامپ فرمانی داده و نفت ما روی دریا مانده، تا چه اندازه فهم از منافع ملی را در بین نمایندگان نشان میدهد؟
این جریانها سالهاست ناآگاهانه در زمینی غیر از منافع ملی بازی میکنند و در آن تردید نیست. فقط هم امروز نیست که چنین میکنند. شما عملکرد آقای جلیلی را در حوزه مذاکرات بررسی کنید. مخالفت آنها با مذاکرات گذشته، برجام و دولت رئیسی را مشاهده کنید. در حالی که دولت رئیسی هم به موضوع وقوف یافته بود، همین جریان مانع شد که توافق صورت گیرد، چراکه به نظر میرسد دولت آقای رئیسی مجوز لازم را برای گفتوگو با آمریکا دریافت کرده بود، اما همان زمان هم با مذاکره مخالفت میشد. هیچ تردید نیست که تندرویها، اگر نگوییم بازی در زمین دشمن است، بازی کردن در راستای منافع ملی کشور نیست. تنها میتوان امیدوار بود که این اقدامات ناآگاهانه بوده باشد.
***شاهد هستیم که وفاق در دولت پزشکیان به وفاق با مخالفان دولت خلاصه شد. آیا آنها با این سطح از وفاق هم مخالفند؟
این جریان به نظر جریانی ضد ساختار است. جریان راستهای پوپولیست، ضد ساختارند. مسأله این جریان آقای پزشکیان و دولت نیست. به نظر میرسد این جریان به دو قطبیسازی بین انقلاب و نظام دست زده است. در واقع آنها اعتقاد دارند که در حال حاضر نظام محافظهکار شده و باید انقلابی بود. به خاطر این است که به قوه قضائیه و رئیس آن، به خاطر مجرم شناخته شدن دو وزیر دولت رئیسی در ماجرای چای دبش حمله میکنند. در ماجرای قانون عفاف و حجاب هم به شورای امنیت ملی حمله میکنند. اینها حتی به شخصیتهای نظام نیز حملههای زیادی انجام میدهند. عملکرد برخی نورسیدههای این جریان در مجلس ضد ساختار است. مطالبی که این افراد به زبان میآورند، دقیقاً همان است که احمدینژاد میگفت و این جریان نگاه ضد ساختار را به دلیل اینکه تصور خاصی از نظام دارند، پیش میبرند. مسأله آنها این است که در حال ایجاد دو قطبی بین انقلاب و نظام هستند. البته باید امیدوار بود که این نگاه، نگاه ناآگاهانه و جاهلانه باشد. در ارتباط با این رفتارها باید تدبیر کرد و نظام احتمالاً بساط این مدل را جمع خواهد کرد.
***مخالفت این جریان سیاسی با جواد ظریف به چه علت است؟ آیا با زدن ظریف قصد دارند روزنههای احتمالی و بالقوه برای تعامل را از نظام و دولت بگیرند؟
شخص آقای ظریف در طول یک سال گذشته چهره چندوجهی پیدا کرد. آقای ظریف از چارچوب یک دیپلمات خارج شد و به عنوان یک کنشگر پا به عرصه سیاست گذاشت. لذا نمیتوان نقش آقای ظریف را در پیروزی آقای پزشکیان نادیده گرفت. ظریف در انتخابات به لحاظ گفتاری و کمپین انتخاباتی تاثیر قابل توجهی داشت. آنها ظریف را عامل شکست خود میدانند. آنها معتقدند که اگر ظریف نبود، پزشکیان به راحتی شکست میخورد. طبیعی است که اینها کینه انتخابات را پیگیری میکنند. در یاد داشته باشید که این افراد تا 7 الی 8 ماه قبل دولت را در دست داشتند و هر کاری که میخواستند در دولت میکردند. ظریف دولت را از دست این افراد خارج کرد و بازی آنها را بههم ریخت. ضمن اینکه ظریف به علت تجربه و آشنایی با دیپلماسی از جمله نقاط قوت دولت بود. ظریف میتوانست در صحنه مشاوره دهد و طراحی کند و در دیپلماسی فرد قوی است و باری را از دوش دولت برمیدارد و این افراد نیز این موفقیتها را نمیخواهند. طبیعی است که ظریف را میزنند تا از دولت بیرون برود.
***چرا قوه قضائیه به موضوع ورود کرد؟
این مجلس بود که در ارتباط با آقای ظریف اصرار داشت و کمیسیون آن را به قوه قضائیه ارجاع داد. قوه قضائیه هم چارهای نداشت، چراکه مجلس در این ارتباط از دولت شکایت کرده بود. آقای اژهای هم از آقای ظریف خواستهاند که مصلحت نیست این پرونده به دادگاه برود و استعفای آقای ظریف را مطرح کردند. جریان تندرو به شدت پیگیر این مورد بود. اکنون نیز رها نمیکنند. به هر حال این مورد طبیعت سیاست در ایران است.
***در حالی که دو مهره کلیدی از کابینه پزشکیان خارج شده و با توجه به اینکه بعید است به راحتی مقابله با دولت را رها کنند، آینده را چگونه میبینید؟
به نظر من حاکمیت بساط این جریان را جمع خواهد کرد و اجازه نخواهد داد از اینجا جلوتر بروند. چون تردیدی نیست که هدف تندروها بیش از فشار بر دولت است. این جریان سراغ آقای اژهای رفته و نوک پیکان حملات آنها بعد از دولت، قوه قضائیه است و سراغ آقای قالیباف هم خواهند رفت و او را در انتخابات ریاست مجلس به چالش خواهند کشید. نگاه آنها به مسئولیتهای بالاست و از این رو استراتژی نظام روشن است؛ نهادهای امنیتی بیش از این اجازه تحرک نخواهند داد.
بازار
![]()
http://www.Lor-Online.ir/fa/News/1013616/نقشه-مشترک-تندروها-برای-قالیباف-و-پزشکیان