ندای لرستان - تسنیم / نرخهای تورم در برزیل در برخی دورهها به دو یا حتی سه هزار درصد در سال رسید و کارایی اسکناسهای موجود را از بین برد. برای مقابله با این وضعیت، دولتهای متوالی سیاستهای پولی مختلفی را آزمایش کردند که شامل معرفی واحدهای پولی جدید و حذف صفرها بود.
رزیل یکی از نمونههای کلاسیک از کشورهایی است که بارها اصلاحات پولی را بهعنوان راهکاری برای مهار بحرانهای اقتصادی تجربه کرده است. این کشور طی 52 سال، هفت اصلاح پولی عمده را تجربه کرد که هر کدام در واکنش به بحرانهای اقتصادی و تورمی اجرا شدند. دولت برزیل در سالهای 1942، 1967، 1986، 1989، 1990، 1993 و 1994 واحد پولی خود را تغییر داده و هر بار اقدام به حذف صفرها یا معرفی ارز جدید کرده است. اما این تغییرات چرا و با چه اهدافی انجام شد؟ و آیا این تجربه برای ایران قابل تطبیق است؟
بحرانهای تورمی و چرخه تغییر پول
تاریخ اصلاحات پولی در برزیل با تورمهای مزمن و بحرانهای اقتصادی پیوند خورده است. برزیل در نیمه دوم قرن بیستم، بهویژه از دهه 1960 به بعد، بصورت مستمر و مداوم گرفتار ابرتورم شد و بارها ارزش پول ملی خود را از دست داد. نرخهای تورم در برخی دورهها به دو یا حتی سه هزار درصد در سال رسید و کارایی اسکناسهای موجود را از بین برد. برای مقابله با این وضعیت، دولتهای متوالی سیاستهای پولی مختلفی را آزمایش کردند که شامل معرفی واحدهای پولی جدید و حذف صفرها بود.
اصلاحات پولی برزیل از 1942 تا 1994
در ادامه، به هر یک از این اصلاحات اشارهای خواهد شد.
1. سال 1942 – جایگزینی رئال با کروزرو (Cruzeiro)
تا سال 1942، واحد پول رسمی برزیل رئال (Real) بود که از دوره استعمار پرتغال باقی مانده بود. همچنین اقتصاد برزیل در حال گذار از یک ساختار کشاورزی به صنعتی بود و یک واحد پولی جدید برای هماهنگی با این تغییرات ضروری به نظر میرسید. دولت برزیل تصمیم گرفت تا رئال را حذف کند و واحد جدیدی به نام «کروزرو» (Cruzeiro) را جایگزین آن کند. هر 1000 رئال با 1 کروزرو جدید معادل بود.
2. سال 1967 – معرفی کروزرو نوو (Cruzeiro Novo)
در دهه 1960، تورم فزاینده و کاهش شدید ارزش کروزرو باعث شد که اسکناسهای موجود ناکارآمد شوند. به همین دلیل دولت برزیل تصمیم گرفت تا سه صفر از کروزرو حذف کند و «کروزرو نوو» (Cruzeiro Novo) را با آن جایگزین کند. دولت قصد داشت از طریق این تغییر، تصویری از ثبات اقتصادی ارائه کند؛ اما درعینحال، چون اصلاحات ساختاری در کار نبود، تورم دوباره اوج گرفت و ارزش کروزرو نوو هم کاهش یافت.
3. سال 1986 – معرفی «کرازادو» (Cruzado)
در سال 1985 تورم برزیل به سطح 226درصد رسید. دولت سعی داشت از طریق یک برنامه اقتصادی جامع، همراه با تغییر پول، تورم را مهار کند. در سال 1986، دولت کروزرو نوو را منسوخ، و «کرازادو» (Cruzado) را با آن جایگزین کرد. هر 1000 کروزرو نوو برابر با 1 کرازادو جدید بود. همزمان، برنامه «طرح کرازادو» (Plano Cruzado) معرفی شد که شامل کنترل قیمتها و دستمزدها بود. اما به دلیل عدم توجه به اصلاحات ساختاری، تورم دوباره اوج گرفت و برنامه کرازادو شکست خورد.
4. سال 1989 – تغییر به «کرازادو نوو» (Cruzado Novo)
پس از شکست طرح کرازادو، ابرتورم در برزیل همچنان ادامه پیدا کرد و با زدن رکوردهای سالانه، در سال 1988 به 629، و در سال 1989 به 1430درصد رسید. این یک رکوردشکنی بود که طی آن کارایی سیستم پولی برزیل بهشدت آسیب دید. دولت در سال 1989 مجبور شد مجدداً سه صفر دیگر از کرازادو حذف کند و «کرازادو نوو» را معرفی کند. اما این تغییر نیز نتوانست تورم را کنترل کند و عمر آن بسیار کوتاه بود.
5. سال 1990 – بازگشت «کروزرو» (Cruzeiro)
در آستانه دهه 1990 تورم فزاینده در اقتصاد برزیل ادامه یافت و رکوردهای بیسابقهای را ثبت کرد. نرخ تورم در سال 1990 به 2947 درصد رسید! دولت مجدداً تصمیم گرفت کرازادو نوو را کنار بگذارد و دوباره نام «کروزرو» را احیا کند. این بازگشت به نام قبلی، برای ایجاد نوعی ثبات روانی برای مردم بود، با این هدف که القا کند بازگشت به «کروزرو» به معنای پایان بحران است. اما طوفان ابرتورم، همچنان اقتصاد این کشور را درمینوردید و تغییر نام پول به حل مشکل کمکی نکرد.

6. سال 1993 – معرفی «کروزرو رئال» (Cruzeiro Real)
از 1988 تا 1994 تورم برزیل سرسامآور شده بود؛ به این ترتیب که در کمترین حالت 500درصد را تجربه کرد و دو نوبت از مرز 2000درصد فراتر رفت. در سالهای بعد هم، با استمرار ابرتورم و کاهش ارزش پول، دولت چارهای جز اقدام دوباره نداشت. به همین دلیل مجدداً سه صفر دیگر حذف و «کروزرو رئال» را معرفی کرد.
7. سال 1994 – معرفی «رئال» (Real)
رئال، معادل واژۀ «ریال» است که از دیرباز در برزیل و در بسیاری از کشورهای دیگر، ازجمله ایران رواج داشته است. پس از نیم قرن تلاطم و تغییرات مکرر واحد پولی که در دنیا کمنظیر بود، دولت برزیل در قالب «برنامه رئال» (Plano Real) یک واحد پولی به نام «رئال» (Real) معرفی کرد که تاکنون پابرجا مانده است. تغییر پول ملی برزیل، این بار با اصلاحات اقتصادی گسترده همراه بود؛ کاهش کسری بودجه، کنترل نقدینگی، و اتخاذ سیاستهای ضدتورمی باعث شد این تغییر پایدار بماند و اقتصاد تورمی برزیل آرام و باثبات شود. تورم در عملیات موفقی به کمتر از 10 درصد سالانه رسید و در همان سطح تاکنون پایدار مانده است.
چرایی ابرتورمهای پیاپی در برزیل
میبینیم که برزیل در بیشتر نیمه دوم قرن بیستم طی دورههای طولانی با تورمهای شدید و حتی ابرتورم دست و پنجه نرم میکرد. هرچند برخی کشورها نیز در مقاطعی تورمهای بالا را تجربه کردند، اما برزیل تقریباً یک نمونه منحصر به فرد است و تا سال 1994 بطور مداوم از یک بحران تورمی به بحران دیگر پرتاب میشد. این پرسش مطرح میشود که چرا ساختار اقتصادی برزیل بارها و بارها تورم بالا را تجربه کرد و نتوانست پیش از 1994 ثبات اقتصادی ایجاد کند؟ برای پاسخ، باید مجموعهای از عوامل ساختاری، نهادی و سیاستگذاری را بررسی کنیم.
آیا وابستگی بیش از حد به صادرات مواد خام و کشاورزی مؤثر بود؟
پاسخ این است که خیر! یکی از نظریهها این است که برزیل کشوری با اقتصادی مبتنی بر صادرات مواد خام و کشاورزی بوده و تکمحصولی بودن یکی از دلایل بیثباتی اقتصادی آن است؛ اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که برزیل هیچگاه یک کشور کاملاً تکمحصولی نبوده است. اگرچه قهوه، نیشکر، و مواد معدنی مانند سنگ آهن و بوکسیت بخش بزرگی از صادرات آن را تشکیل میدادند، اما از دهه 1950 به بعد، برزیل روندی از صنعتی شدن سریع را دنبال کرد. همچنین اقتصاد برزیل از دهه 1960 به شدت متنوع شد و دولت تلاش کرد با سیاستهای توسعه صنعتی، وابستگی کشور به مواد خام را کاهش دهد. اما اصلیترین مشکلات ساختاری برزیل طی این 5دهه از این قرار بوده است:
1. اقتصاد برزیل همچنان در برابر نوسانات قیمت جهانی مواد اولیه آسیبپذیر باقی ماند . این یعنی اگر قیمت مواد اولیه در بازارهای جهانی سقوط میکرد، درآمد صادراتی برزیل کاهش مییافت، ارزش پول ملی افت میکرد و تورم داخلی افزایش مییافت؛ اگر قیمت مواد خام بالا میرفت، درآمد صادراتی افزایش مییافت، اما ورود ارز بیشتر به کشور، افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم را تقویت میکرد. بنابراین، وابستگی به صادرات مواد خام یکی از عوامل فرعی تورم بود، اما دلیل اصلی آن نبود.
2. گذشته از این، عامل مهمتر سیاستهای مالی و پولی ناپایدار دولت برزیل بود. کسری بودجه مزمن به این معنا بود که برای دههها دولت برزیل بیش از درآمد خود خرج میکرد. برای جبران این کسری، یا پول چاپ میکرد یا از منابع خارجی وام میگرفت، که هر دو باعث افزایش نقدینگی و تورم میشدند.
3. عامل مهم دیگر استقراض خارجی سنگین دولت برزیل بود. در دهه 1970، برزیل مقادیر عظیمی وام خارجی گرفت تا رشد اقتصادی خود را تسریع کند. در دهه 1980، با افزایش نرخ بهره جهانی، بار بدهی خارجی برزیل افزایش یافت و دولت مجبور شد برای بازپرداخت بدهیها، پول بیشتری چاپ کند، که باعث ابرتورم شد.
4. در برخی دورهها، دولت تلاش کرد با کنترل دستوری قیمتها و دستمزدها تورم را مهار کند، اما این سیاستها معمولاً به بازارهای سیاه، کمبود کالا و بیثباتی بیشتر انجامید.
5. ضعف استقلال بانک مرکزی عامل دیگر بود. بانک مرکزی برزیل قبل از 1994 فاقد استقلال کافی بود. این نهاد از دولت تبعیت میکرد و به جای اجرای سیاستهای پولی منطقی، تحت فشارهای سیاسی برای تأمین مالی دولت بود. نتیجه این سیاست، چاپ بیرویه پول و در نتیجه افزایش مداوم تورم بود.
6. ساختار سیاسی ناپایدار و بحرانهای نهادی را نیز نمیتوان از نظر دور داشت. نظام سیاسی برزیل در نیمه دوم قرن بیستم پر از تغییرات و بحرانها بود. از دهه 1960 تا 1985، حکومت نظامی بر کشور مسلط بود که تصمیمات اقتصادی غیرشفاف و غیرپایدار اتخاذ کرد. در دهه 1980، گذار به دموکراسی مشکلات اقتصادی را عمیقتر کرد، زیرا سیاستمداران جدید برای جلب حمایت عمومی، سیاستهای مالی انبساطی اتخاذ کردند که شرایط تورم را وخیمتر کرد.
7. شکستهای پیدرپی اصلاحات پولی، خود به یکی از عوامل ساختاری بدل شده بود. هر بار که یک صفر از پول ملی حذف میشد، بدون کاهش کسری بودجه یا کنترل نقدینگی، تورم مجدداً بازمیگشت.
* چرا تورم در نهایت کنترل شد؟
برزیل سرانجام در سال 1994 با اجرای « برنامه رئال» (Plano Real) موفق شد تورم را کنترل کند. این برنامه شامل موارد زیر بود:
ایجاد یک واحد پولی جدید (رئال) همراه با سیاستهای سختگیرانه پولی و مالی استقلال بانک مرکزی و جلوگیری از چاپ بیرویه پول کسری بودجه دولت تحت کنترل قرار گرفت آزادتر شدن بازار و کاهش سیاستهای مداخلهجویانه * آیا نسخه برزیل برای ایران قابل تطبیق است؟
اقتصاد ایران شباهتهایی با برزیلِ پیش از 1994 دارد؛ از جمله تورم مزمن، کاهش ارزش پول ملی، و نیاز به اصلاحات پولی. اما تجربه برزیل نشان میدهد که حذف صفرها و تغییر واحد پول، اگر بدون اصلاحات کلان اقتصادی باشد، تنها یک اقدام موقت خواهد بود. ایران باید قبل از هرگونه تغییر پولی، ابتدا مشکلات بنیادی اقتصادی خود را حل کند؛ از جمله کنترل نقدینگی، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، و اصلاح ساختارهای مالی. درعینحال ایران یک تفاوت کلیدی با برزیل دارد: تحریمهای خارجی و محدودیت در دسترسی به منابع ارزی، که برزیل با آن مواجه نبود. اصلاحات ساختاری در ایران، الگوی خاص خودش را میطلبد.
http://www.Lor-Online.ir/fa/News/1015799/هفت-نوبت-تغییر-پول؛-برزیل-چگونه-از-تورم-3000درصد-رهایی-یافت؟