ندای لرستان
روایت مهر
پیشخوانی برای امید
دوشنبه 1 ارديبهشت 1404 - 13:30:05
ندای لرستان -

روایت مهر – دلفان
پیشخوانی برای امید
در یکی از روستاهای دورافتاده‌ی دلفان، مدرسه‌ای کوچک با تنها 40 دانش‌آموز، هر روز جان می‌گیرد. ساختمانی ساده، جایی میان کوه‌های خاموش، اما پر از شور کودکانی که دل در گرو رؤیا دارند.
در همین مدرسه، معلمی هست که درس را فقط از روی کتاب نمی‌دهد؛ علی عبدی، معلمی با دل بزرگ. روزی نگاهش به یکی از دانش‌آموزان افتاد؛ پسرکی ساکت و خجالتی، با نگاهی که چیزی پنهان داشت. عبدی به رفتارش دقت کرد: زنگ تفریح‌ها گوشه‌ای می‌نشست، کم‌حرف بود و بی‌رمق.
پیگیری‌های معلم نشان داد پسرک، یتیم است؛ نان‌آور خانه‌ای که مادرش بیمار است و درآمدی در کار نیست. وضع زندگی‌اش، حتی از همان لقمه نان هم او را محروم کرده بود.
همان‌جا جرقه‌ای در دل معلم خورد. تصمیم گرفت کمک را طوری رقم بزند که عزت کودک هم حفظ شود. با هماهنگی مدرسه، بوفه‌ای کوچک راه‌اندازی کرد؛ ساده، بی‌زرق‌وبرق. اما متفاوت با بوفه‌های دیگر: مسئولیتش را به همان پسرک سپرد.
کودک حالا مسئول فروش خوراکی‌های ساده مدرسه بود. پول اندکی که از فروش به دست می‌آمد، کمک‌خرج خانه‌اش می‌شد. او دیگر نه کمک‌گیرنده بود، نه تماشاچی بوفه، بلکه خودش نقشی فعال داشت؛ با لبخند، با غرور، با امید.
پیشخوان ساده‌ی مدرسه، برای او دریچه‌ای شد به آینده. دیگر نگاهش زمین نبود؛ قد کشید، ایستاد، و با هر روزی که گذشت، دلش گرم‌تر شد. شاید فردا، خودش معلمی باشد برای کودکی دیگر.
و علی عبدی، بی‌آنکه نامش جایی ثبت شود، معنای واقعی تعلیم را در عمل نوشت؛ معلمی که به جای کمک مستقیم، فرصتی ساخت تا کودک خودش برخیزد. معلمی یعنی همین... ساختن راهی برای ایستادن، حتی اگر از پشت یک پیشخوان کوچک باشد.
#روایت_مهر 
این‌ها روایت‌هایی هستند از مهربانی‌های بی‌نام و نشان... 
از معلم‌هایی که نه تیتر می‌شوند، نه ترند…
اما رد مهرشان تا همیشه در دل‌ها می‌ماند.

ندای لرستان

ندای لرستان


http://www.Lor-Online.ir/fa/News/1021863/پیشخوانی-برای-امید
بستن   چاپ