ندای لرستان - ایران / «جایگاه نام خلیج فارس در فرهنگ عمومی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم سیدمحمدرضا موالی زاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تأثربرانگیز است که در آستانه روز بزرگداشت «خلیج فارس» حادثه غمبار بندر شهید رجایی رخ داد و قلب همه شهروندان ایران زمین را آزرد. از این رو لازم است در ابتدا، به نوبه خود، این اندوه و مصیبت بزرگ را به همه ایرانیان در سراسر میهن عزیزمان بویژه به بازماندگان این حادثه و تمام شهروندان استان هرمزگان تسلیت بگویم. اما همین اندوه به رغم بزرگیاش، بار دیگر همدلی مان را تجدید و پیوندهای ما را در جای جای این سرزمین مؤکد کرده است. از اینرو،
روز بزرگداشت «خلیج فارس» بیارتباط با این همدلی و پیوند نیست. به طور کلی برخی اسامی و واژهها در فرهنگ یک کشور آنچنان مورد اقبال و اتفاق عمومی قرار میگیرند و در قلب، روح و باورهای آحاد جامعه مینشینند که باید از آنان به عنوان «نوامیس ملی» یاد کرد. «خلیج فارس» چنین ماهیت و جایگاهی دارد.
جهانیان نیک میدانند که ایرانزمین سرزمینی است که در اعماق تاریخ ریشه دارد و از معماران و مؤسسان فرهنگ و تمدن بشری است. با چنین تاریخ دراز دامنی، واضح است که ایران نیازی به هویتسازی یا جعل هویت برای داشتههای بهرسمیت شناخته شده بینالمللی و تاریخی خود ندارد. بر این پایه، ایران از اینکه بخواهد با نامگذاری بر منطقهای، برای خود اسم و رسمی بیابد کاملاً مستغنی است.
در فرهنگ ایرانیان انواع مؤلفهها برای شکلگیری و تقویت این هویت تاریخی و ملی وجود دارد که یکی از آنها دلبستگی تام و تمام ایرانیان به «خلیج فارس» و نام دقیق و حقوقی و تاریخی و بامسمای آن است. فرهنگ عمومی فصل مشترک باورها و رفتارهای آحاد یک جامعه است و کنشها و واکنشهای همگن و همگرای آنان نسبت به یک موضوع، یک پدیده یا یک مناسبت و یک رخداد، در واقع مجموعه رفتارهای قابل پیشبینی در یک جامعه است. حال بر اساس تعریفی که از فرهنگ عمومی به دست داده شد، به راستی نگاه مردم ایران زمین به موضوعی تاریخی و راهبردی همچون نام خلیج فارس چگونه است؟ پاسخ روشن است؛ به روشنی آفتاب.
بازار
![]()
هر ایرانی در هر نقطهای از کشور یا حتی خارج از کشور، زن یا مرد باشد، پیر یا جوان، درس آموخته باشد یا نیاموخته، با هر مذهبی و از هر قومیتی، در هر شرایط و طبقه اجتماعی و اقتصادی و البته با هر نگرش سیاسی، از عمق جان و بن دندان بر این اعتقاد است که نام همیشگی این عرصه آبی یعنی «خلیج فارس» برای ایرانیان فقط یک نام نیست، بلکه «خلیج فارس» برای ایرانیان هم جغرافیا است و هم تاریخ، هم فرهنگ است و هم تمدن. خلیج فارس هم نمادی برجسته از هویت ملی است و هم مؤلفههای سامانبخش وحدت و انسجام آنان. روح ملی و شخصیت میهنی ایرانیان در امواج آبی دریای نیلگون موج میزند و زنده و سرزنده میماند.
رابطه ایرانیان با «خلیج فارس» یک رابطه خویشاوندی دیرپا است. خلیج فارس از پگاه تاریخ و از زمانی که خویشتن را شناخته، خود را میان خانواده بزرگ ایران زمین یافته است. ایران در طول اعصار و قرون از شیره جان خود خلیج فارس را تغذیه کرده است. چرا که نهرها و رودخانههای ایران بزرگ بودهاند که دمادم در این بحر سرازیر گشتهاند و آن را سیراب کردهاند. خلیج فارس از بدو تولد از مام میهن یعنی ایران عزیز مایه گرفته است و این مادر میهن بوده است که دست او را گرفته و پا به پا برده است تا او سر برآورده و برنا و برومند شود و آوازهاش در چهار سوی گیتی بپیچد.
اکنون مادر میهن که عمری است فرزند خویش را بدین نام یعنی خلیج فارس خطاب کرده است و همواره از شنیدن نام گوش نواز و دلنشین آن به وجد و سرور آمده است، چگونه میتواند آن را با نامی دیگر بنامد؟ بیجهت نیست که ایرانیان برای خلیج فارس شعر و ترانه میسرایند، قصه و داستان میگویند و برای پاسداشت و بزرگداشت آن آثار فاخر فرهنگی و هنری تولید میکنند و به این شیوهها، با این پهنه نیلگون عاشقانه نجوا میکنند. همه اینها به این معنی است که ایرانیان دلبسته خویشاوند خویشند.
روشن است که فرهنگ عمومی دستوری نیست، بلکه به گونهای طبیعی و روان در بستر جامعه شکل میگیرد. فرهنگ عمومی، آن هم درباره مقولههایی چون خلیج فارس اساساً نمیتواند نوپدید باشد. ایرانیان هر قدر اعماق تاریخ را کاویدهاند، دیدهاند که این محیط آبی فقط با نام خلیج فارس نامیده شده است و فقط همین نام بوده که بر سینه ستبر آن حک شده است. دیدهاند که این نام از عصری به عصری و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است، بیآنکه تغییر کرده باشد.
وقتی هم که اسلام عزیز بدین سرزمین پای نهاد، بر ماندگاری این نام تاریخی صحه گذاشت. مدعیان نامهای دیگر حتی یک سند که گویای خلاف این امر باشد هم به کف نیاوردهاند. از این رو است که میتوان گفت خلیج فارس برگی است به غایت معتبر از شناسنامه مردمان این سرزمین و بخشی قابل توجه از هویت تاریخی آنان، سندی گویا از فرهنگ و تمدن یک ملت فرهیخته. حال که چنین است، به همه کسانی که میخواهند ناشیانه و با دستپاچگی به گنجینه گرانسنگ تاریخ دستبرد بزنند و این نام را دزدانه از این منطقه بردارند، توصیه میکنیم خود را به زحمت نیندازند و با مسلمات، با قطعیات و با محکمات تاریخ و تمدن و فرهنگ بشریت بازی نکنند.
نامهای تاریخی بینالمللی اساساً تغییر ناپذیرند، چرا که میراث معنوی نه فقط یک ملت، بلکه جامعه بشری هستند. به جای این کار که ره به جایی نخواهد برد، بیایید از ظرفیتهای عظیم انسانی، فکری، اقتصادی و فرهنگی این عرصه برای رشد، توسعه و همگرایی منطقهای بهره بگیریم، در غیر این صورت پیمودن مسیری دیگر غیر از همگرایی، چیزی جز ریختن آب به آسیاب دشمن نخواهد بود.
ایرانیان را آزمودهاید و آنان را در هنگامههای پرخوف و خطر دیدهاید که چگونه با غاصبان (و دشمنان) سرزمین خویش، پنجه در پنجه میافکنند و پشت آنان را به خاک میمالند.
ما به همان اندازه که ربودن یک وجب از خاک خویش را برنمیتابیم، ربایش نام زیبا و باشکوه خلیج فارس را نیز تا همیشه تاریخ برنخواهیم تافت. این ندا و صدای بیش از هشتاد میلیون ایرانی سرافراز است و این همان فرهنگ عمومی ماست. پاسخی روشن، قاطع و یکصدا از یک ملت برخاسته از باورهای عمیق آنان بدین موضوع.
http://www.Lor-Online.ir/fa/News/1023568/سرمقاله-ایران--جایگاه-نام-خلیج-فارس-در-فرهنگ-عمومی