ندای لرستان
راست‌گرایی از دنده چپ
سه شنبه 22 خرداد 1403 - 10:34:54
ندای لرستان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی|«1به5»، «پدیده انتخابات»، «دومین خرداد اصلاح‌طلبان»؛ اینها الفاظی است که بعد از تایید صلاحیت مسعود پزشکیان در رسانه‌ها و صفحات شخصی افراد نزدیک به اصلاحات بازنشر پیدا کرده است. وی ازجمله افرادی بود که بعد از جلسه اصلاحات برای معرفی نامزد مورد حمایت، نامش بعد از عباس آخوندی و قبل از اسحاق جهانگیری قرار داشت. حالا او تنها گزینه اصلاح‌طلبی است که قرار است در انتخابات 1403 حضور داشته باشد و اصلاح‌طلبان رادیکال چاره‌ای جز حمایت از پزشکیان و مشارکت در انتخابات ندارند، حتی اگر به‌زعم برخی از آنها پزشکیان همه مولفه‌های مطلوب آنها را برای معرفی به‌عنوان گزینه اصلاح‌طلب نداشته باشد. اگرچه سرنوشت رقابت انتخاباتی 1403 را مناظرات انتخاباتی و اظهارات نامزدها مشخص خواهد کرد اما حالا اصلاح‌طلبان تنها یک نامزد دارند که باید با تمام قوا برای پیروزی او تلاش کنند. در این میان پزشکیان قابلیت‌ها و ضعف‌هایی دارد که می‌تواند در پیروزی و شکست او در انتخابات تیرماه تعیین‌کننده باشد. 
اصلاحات در موقعیت یکدستی برای مشارکت
از زمان اعلام تایید صلاحیت مسعود پزشکیان چهره‌های متفاوتی از اصلاح‌طلبان صراحتا حمایت خود از او را اعلام کردند. محمدرضا عارف، معاون اول خاتمی ازجمله افرادی بود که بعد از اعلام تایید صلاحیت او به دیدارش رفت و صراحتا از او حمایت کرد. محمدجواد ظریف و علی ربیعی وزرای دولت روحانی نیز ازجمله افرادی بود که از پزشکیان حمایت کردند. محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر خاتمی نیز از مسعود پزشکیان حمایت کرد و به این موضوع اشاره کرد که رقابت اصلی انتخابات 1403 میان پزشکیان که پدیده انتخابات است با محمدباقر قالیباف خواهد بود. آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات بعد از تایید صلاحیت پزشکیان نوشت: «تایید صلاحیت دکتر پزشکیان را به فال نیک‌ می‌گیریم. در این صحنه نابرابر برای پیروزی تلاش می‌کنیم.» اعلام حمایت چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی از طیف‌های مختلف نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان بعد از تجربه شکاف و دودستگی که از دوران روحانی تشدید شده بود، حالا بهانه‌ای برای اتحاد و یکدستی دارد. این اتفاق از آنجا که یک رویداد مثبت برای آنها به‌شمار می‌رود و امکان سنجش شانس آنها برای ورود به رقابت را فراهم می‌کند. در طرف دیگر راه بهانه‌جویی برای اصلاح‌طلبان و قرار دادن خود در موضع مظلوم را می‌بندد، حالا اصلاح‌طلبان علاوه‌بر اینکه چاره‌ای ندارند که ضمن حمایت از مسعود پزشکیان با تمام‌قوا به عرصه رقابت بیایند، دیگر بهانه‌ای هم ندارند تا با اتکا به آن روی این موضوع پافشاری کنند که امکان حضور آنها در قدرت از سمت نظام حکمرانی فراهم نمی‌شود و آنها حذف شده‌اند.
با کدام پزشکیان مواجهیم؟
عدالت، مخالفت با تبعیض، نگرانی از تورم و وضع بد اقتصادی و معیشتی، کلیدواژه‌هایی است که در روزهای انتخاباتی به وفور از زبان نامزدهای انتخاباتی شنیده می‌شود. در این زمان معمولا ادبیات نامزدها به آنچه مطلوب مردم است نزدیک‌تر و گاهی شعارها بدون توجه به واقعیات جامعه مطرح می‌شود. معمولا کمتر می‌توان فهمید که نگاه واقعی نامزد به مسائل اقتصادی که اصلی‌ترین دغدغه مردم به شمار می‌رود، چیست. در حال حاضر که هنوز نامزدهای انتخاباتی به صورت جدی وارد فضای انتخاباتی نشده‌اند، بهترین راه برای فهم نگاه آنها گریز زدن به صحبت‌ها و اظهارات‌شان در زمانی است، که خبری از تبلیغات انتخاباتی نبوده است. در همین چهارچوب برخلاف آنچه تصور می‌شود، نگاه مسعود پزشکیان به مسائل اقتصادی در منتهی‌الیه تفکر چپ خط امامی وجود دارد اما پزشکیان در حوزه اقتصادی، در مورد چالش‌های اقتصادی، لیبرال‌ترین نظرات را داشته که اجرای نسنجیده آن آسیب قابل توجهی به معیشت مردم وارد می‌کند. اعتقاد به بازار آزاد در اظهارات پزشکیان موج‌ می‌زند. او البته خود نیز صراحتا به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: «من معتقد به بازار آزاد و اخذ مالیات از مردم هستم. باید سازوکاری تعیین شود که براساس کدملی، کدپستی، واحدهای مالیاتی تشکیل دهیم و آن را به بانک‌ها متصل کنیم.» اعتقاد به حذف یارانه و سوبسیدها در کنار ایده‌های بازار آزادی او قرار می‌گیرد. پزشکیان معتقد است «اگر یارانه‌ها حذف شوند» و سوبسیدها تنها «به دهک‌های پایین تعلق گیرد، مشکلات اقتصادی حل می‌شود.» پزشکیان معتقد است یکی از موضوعاتی که منجر به بروز فساد می‌شود، دادن سوبسیدهاست: «هیچ‌جای دنیا آن‌طور که ما سوبسید می‌دهیم، سوبسید نمی‌دهند، چراکه گندم را از کشاورز 4000 تومان گرفته و آن طرف مرزهای ما 10 هزار تومان خریداری می‌شود.» او لزوم خصوصی‌سازی در همه حوزه‌ها به‌جز بهداشت و درمان را قابل قبول می‌داند. پزشکیان از جمله افرادی است که معتقد است قیمت بنزین باید به «قیمت بازار آزاد» یعنی 20 هزار تومان به فروش برسد و این اتفاق «به نفع مردم» است. پزشکیان در فروردین 1400 درپاسخ به اینکه برنامه او برای بازار بورس چیست گفت: «برنامه‌ام در وهله اول، شنیدن سخن کارشناسان، طبق شواهد علمی است.» نگاهی به این اظهارات نشان می‌دهد که پزشکیان علاوه‌بر نظرات لیبرالی خود در حوزه اقتصاد، به شوک‌درمانی در اقتصاد چندان بی‌میل نیست. البته نظرات و ایده او که تجربه آن در سال‌های گذشته از جانب برخی دولت‌ها اجرا شده، نشان می‌دهد‌ قرار نیست برنامه اقتصادی ویژه‌ای برای حل چالش‌های اقتصادی از جانب پزشکیان ارائه شود، البته اگر برخی از این ایده‌ها منجر به واردشدن آسیب بیشتر به اقتصاد نشود. 
دفاع از منافع ملی در جریان ناآرامی‌های 1401
مسائل و موضوعات ملی از‌جمله مواردی است که پزشکیان در اظهارات خود آن را به‌عنوان یک اصل پذیرفته و هیچ زمان از آن کوتاه نیامده است. پزشکیان از جمله افرادی است که در برهه‌های خاص و حساس کشور که شکاف‌های اجتماعی به سمت تعمیق شدن حرکت می‌کرده درست وسط این شکاف ایستاده و از منافع ملی دفاع کرده است. اتفاقات 1401 و ناآرامی‌هایی که در جامعه رخ داده ازجمله برهه‌هایی است که او ضمن مطرح کردن انتقادات خود، هیچ ‌زمان اصول ملی را زیر پا نگذاشته است. 
1. توضیح دهید ما مقصر نیستیم
بعد از اتفاقی که برای مهسا امینی رخ داد، در شرایطی که شبهات زیادی در مورد انتشار مدارک پزشکی مهسا امینی در میان افکارعمومی و فضای مجازی مطرح می‌شد. نقدی که پزشکیان به آنچه منتشر شده بود‌ وارد می‌کند، در این رابطه بود که می‌بایست «شفاف‌سازی درمورد آنچه اتفاق افتاده» صورت گیرد و ادامه داد: «باید بیاییم بگویم وضعیت چطور بوده و ما مقصر نبودیم.» پزشکیان نهایتا موضعی در چهارچوب منافع ملی می‌گیرد. او به این موضوع اشاره می‌کند که آنچه منجر به بدتر شدن شرایط در ماجرای مهسا امینی شده، نبود شفافیت در توضیح آنچه اتفاق افتاده بوده است. امری که در آغازین روزهای انتشار خبر فوت مهسا امینی فضا را برای انتشار اخبار ضدونقیض، غیرواقعی و متناقض باز کرد و حتی بعدها از زبان مقامات نیروی انتظامی مورد تایید قرار گرفت که دیر اعلام کردن جزئیات فوت مهسا امینی منجر شد فضا برای رسانه‌های فارسی‌زبان باز شود. پزشکیان در اظهارات خود ضمن اینکه تایید نمی‌کند‌‌ نیروی انتظامی در این ماجرا مقصر بوده، تنها روی این امر تاکید دارد که «باید جزئیات را به مردم بگوییم و بگوییم که ما مقصر نیستیم.» تاکیدی که بارها از جانب دیگر افراد درون نظام حکمرانی‌ نیز مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است. 
2. اگر سپاه نبود، کشور تجزیه می‌شد
پزشکیان حتی در اوج ناآرامی‌های پاییز که فضای سیاسی آنقدر ملتهب شده بود که برخی از سیاسیون اصلاح‌طلب در دام حمایت از آنچه در خیابان‌ها می‌گذشت افتاد بودند و برخی هم ترجیح دادند‌ سکوت کنند، از اصول و منافع ملی کوتاه نیامد. در اوج ناآرامی‌های پاییز وقتی یکی از دانشجویان دانشگاه شریف، به نقد او پرداخت و به ماجرای پوشیدن لباس سپاه توسط او و دیگر نمایندگان بعد از شهادت حاج قاسم اشاره کرد، گفت: «بازهم لباس سپاه می‌پوشم. سپاه با آنچه الان می‌بینید متفاوت است. اگر سپاه نبود الان ما را تجزیه کرده بودند و تمام شده بود.» پزشکیان ضمن درک شرایط پاییز 1401 و اجرای پروژه تجزیه به این موضوع اشاره می‌کند که در تمام برهه‌های حساس تاریخی، سپاه بوده که کشور را از افتادن در دام تجزیه نجات داد. 
3. در هیچ کجای دنیا نیروی انتظامی را نمی‌زنند
درگیری‌هایی که در اوج نا‌آرامی‌های پاییز در خیابان رخ می‌داد، برخوردها و کتک زدن ماموران نیروی انتظامی توسط آشوبگران و تصاویری که از آن منتشر می‌شد، از‌جمله اتفاقاتی بود که در میانه ناآرامی‌ها واکنش‌های زیادی به همراه داشت. رسانه‌های فارسی‌زبان روی موج به وجود آمده سوار می‌شدند و برخوردها با نیروی انتظامی را در قالب اعتراض مدنی سفید‌شویی می‌کردند و آن را یک واکنش اعتراضی منطقی به آنچه رخ می‌داد، تعبیر می‌کردند؛ مسعود پزشکیان از جمله اصلاح‌طلبانی بود که صراحتا نسبت به آنچه اتفاق می‌افتاد، واکنش نشان داد و گفت: «در هیچ جای دنیا نیروی انتظامی را نمی‌زنند، حتی اگر نیروی انتظامی بد عمل کند؛ چون نیروی انتظامی نباشد امنیت در کشور نیست. نیروی انتظامی و پلیس تامین‌کننده نظم و امنیت عمومی است که اگر نباشد انضباط جامعه بر هم می‌خورد و نباید با نیروی انتظامی برخورد‌های اینچنینی داشت که در این چند وقت شاهد بودیم.»
اظهارات او نشان می‌دهد، او برخلاف دیگر اصلاح‌طلبانی که به بهانه جلب آرای بخشی از جامعه در دام حمایت از ناآرامی‌ها افتادند اما به‌خوبی این امر را درک کرده بود که آنچه در اتفاقات 1401 هدف قرار گرفته بود، امنیت ملی و اقتدار کشور است. به همین منظور هم به این امر اشاره می‌کند که تضعیف نیروی انتظامی منجر به تضعیف امنیت عمومی خواهد شد. 
فرصت‌ها
 مسعود پزشکیان حالا قرار است روی یکی از شش صندلی مناظره بنشیند و با پنج رقیب دیگر مناظره کند. این دور از انتخابات البته برای او مزیت‌هایی هم به همراه دارد و او تنها گزینه اصلاح‌طلبان در انتخابات 1403 خواهد بود. با این فرض پزشکیان فرصت‌هایی در انتخابات 8 تیر دارد که تکیه بر آنها می‌تواند شانس پیروزی او در انتخابات تیرماه را افزایش دهد. 
1. تک‌گزینه‌ای بودن و اجماع داشتن اصلاحات
در مهلت پنج‌روزه ثبت‌نام در خرداد ماه، چهره‌های اصلاح‌طلبی که برای نام‌نویسی به ستاد انتخابات رفتند، چندان شاخص نبودند، برخی از آنها مثل عباس آخوندی، حسین شریعتمداری، اسحاق جهانگیری، چهره‌هایی بودند که در دولت روحانی مسئولیت داشتند و با توجه به اینکه خاطر جمعی هنوز تجربه دولت روحانی را از یاد نبرده بود، احتمال رای‌آوری آنها در انتخابات خیلی پایین به نظر می‌رسید. از طرفی بخشی دیگر از اصلاح‌طلبان معتدل نیز معتقد بودند اگر لاریجانی در انتخابات تایید شود، باید روی او اجماع صورت گیرد. جبهه اصلاحات هم باردیگر روی گزینه مشارکت مشروط تاکید کرد و با برگزاری جلسه زودهنگام، گزینه‌های مورد حمایت خود برای ریاست‌جمهوری را اعلام کرد. عباس آخوندی فردی بود که بیشترین رای را در جلسه اصلاحات از آن خود کرد. رای اصلاحات، نقطه شروع نقدهای درون اصلاحات به تصمیم جبهه اصلاحات بود. بروز این اختلاف‌ها این گمانه را تقویت کرد که اصلاح‌طلبان در موقعیتی مثل انتخابات اسفندماه قرار خواهند گرفت. اعلام نظر شورای نگهبان و تایید صلاحیت مسعود پزشکیان اما محاسبات اصلاح‌طلبان را به کلی تغییر داد. تایید صلاحیت تنها یک گزینه از میان اصلاح‌طلبان، برای آنها اتفاق مثبتی به شمار می‌رفت، اصلاح‌طلبان حالا چاره‌ای ندارند جز اینکه روی مسعود پزشکیان اجماع کنند. علاوه‌براین نام پزشکیان در میان گزینه‌های مورد حمایت اصلاحات نیز به چشم می‌خورد. دیگر قرار نیست بخش زیادی از توان اصلاح‌طلبان معتدل روی راضی کردن رادیکال‌ها برای حمایت از نامزد انتخاباتی صرف شود و حالا این حمایت گریزناپذیر است. در حال حاضر مسعود پزشکیان گزینه‌ای مطلوب و میانه‌رویی برای اصلاحات به شمار می‌رود که می‌تواند شکاف درون اصلاح‌طلبان را تا حد قابل قبول کاهش دهد. امری که برای پزشکیان نیز مثبت خواهد بود و اگر خاتمی تکرار کند و اصلاحات عزم خود را جزم کند که بدنه اجتماعی خاموش را به حضور پای صندوق رای ترغیب کند، همه آرای اصلاح‌طلبان به سبد رای مسعود پزشکیان ریخته خواهد شد. 
2. ظرفیت قومیتی 
مسعود پزشکیان در نزدیک به پنج دوره مجلس، نماینده مردم تبریز بوده است. او اصالتا نیز اهل این شهر است. آذری‌زبان بودن مسعود پزشکیان با توجه به اینکه او در برهه‌های مختلفی مواضع محکمی علیه پان‌ترک‌ها و افرادی که به تجزیه‌طلبی دامن می‌زدند، گرفته است، می‌تواند ظرفیت مثبتی برای او به همراه داشته باشد. پزشکیان در اظهارات خود تلاش می‌کند ملیت ایران را به‌عنوان یک اصل مطرح کند. او تقریبا در هیچ برهه‌ای از این اصل کوتاه نیامده است. اما با توجه به آذری‌زبان بودن او و نمایندگی او در پنج دوره مجلس از تبریز، ضمن فاصله‌گذاری با ایده‌های پان‌ترکی که رنگ و بوی تجزیه‌طلبی دارد این قابلیت را دارد که با تکیه براین ظرفیت قومی بخشی از آرای خود را افزایش دهد. 
3. چهره نبودن و رای منفی نداشتن 
مسعود پزشکیان در دولت اصلاحات وزیر بهداشت بوده است. او چهره گمنامی در صحنه سیاسی به شمار نمی‌رود اما در میان افکارعمومی چندان شناخته‌شده‌ نیست. افکارعمومی از او خاطره مثبت یا منفی ندارد که بتواند روی رای او در انتخابات تاثیر‌گذار بگذارد، بالا بودن آمار سرچ نام پزشکیان در گوگل، هم این را تایید می‌کند که نگاه مثبت یا منفی در افکار عمومی درباره پزشکیان وجود ندارد و البته سوالاتی درمورد او وجود دارد. ناشناخته بودن اگرچه در شرایط فعلی و زمان کوتاه انتخابات می‌تواند نقطه منفی برای پزشکیان باشد اما وجه مثبت او پررنگ‌تر است. باتوجه به اینکه افکارعمومی از هرکدام از نامزدها تصویری در خاطر دارند و در مقابل این تصویر برای پزشکیان وجود ندارد، اقبال او برای جهت دادن افکارعمومی و جذب رای آنها بیشتر خواهد بود. 
4. تشتت در پایگاه رقیب 
پزشکیان می‌تواند از فضای سیاسی که در جناح اصولگرایی وجود دارد، به نفع خود استفاده کند. برداشت جناح‌ اصولگرایی این بود که انتخابات 1403 به رقابت درون جناحی تبدیل خواهد شد، بر این اساس ترکیب حضور نامزدها با این نگاه چیده شده است. اگرچه برای قضاوت درمورد اینکه نامزدهای اصولگرا حاضر خواهند شد به نفع یکدیگر کنار روند، زود است، اما درحال‌حاضر چند نامزد از جناح اصولگرایی در کارزار انتخابات حضور دارند که هرکدام برای رفتن به پاستور ادعا دارند و این احتمال کنار رفتن هریک به نفع دیگری را کاهش می‌دهد. پزشکیان می‌تواند از چنددستگی که درون اصولگرایان ایجاد شده، به نفع خود استفاده کند و آرای اصلاح‌طلبان را به‌تنهایی از آن خود کند. شرایط فعلی انتخابات در مواردی به انتخابات 92 و چنددستگی اصولگرایان شباهت زیادی دارد. اما با توجه به اینکه این بار گزینه اصلاح‌طلبان، نیابتی نیست و اصولگرایان با توجه به تجربه دولت رئیسی و اتفاقی که برای شهید رئیسی افتاد، این ظرفیت را در خود می‌بینند که بتوانند بخشی از رای رئیسی را از آن خود کنند و به پاستور برسند. از این جهت شرایط، شباهتی به نارضایتی بعد از دولت احمدی‌نژاد ندارد و هم اصلاح‌طلبان و هم اصولگرایان با شرایط تازه‌ای روبه‌رو هستند. 
محدودیت‌ها
در نقطه مقابل پزشکیان با محدودیت‌هایی نیز همراه است که این پیروزی او را سخت و غیرقابل‌دسترس می‌کند؛
1. عدم مقبولیت در بدنه تحریمی اجتماعی اصلاح‌طلبان
به نظر نمی‌رسد او در میان بدنه تحریمی اصلاح‌طلبان مقبولیت چندانی داشته باشد، با توجه به برخی موضع‌گیری‌های پزشکیان برخی اصلاح‌طلبان او و مواضعش را به جناح‌ اصولگرایی نزدیک می‌دانند، برهمین مبنا احتمال جذب رای اصلاح‌طلبان رادیکال توسط پزشکیان کاهش پیدا خواهد کرد. به نظر نمی‌رسد پزشکیان مولفه‌های داشته باشد که بتواند همه بدنه تحریمی اصلاح‌طلبان را پای صندوق رای بیاورد و به سبد رای خود اضافه کند. از طرفی با توجه به کمتر شناخته‌شده بودن، درحالی‌که حامیان دیگر نامزدها تا الان تحرکاتی داشتند، هنوز در بدنه اجتماعی جامعه، موج حمایتی به راه نیفتاده است. احتمالا این هم کار پزشکیان را برای جذب رای سخت خواهد کرد. 
2. ناشناخته بودن و عدم اطمینان‌بخشی
ناشناخته بودن پزشکیان در مواردی می‌تواند برای او نقطه ضعف هم به حساب بیاید؛ چراکه با توجه به فرصت کم او برای جذب رای، احتمال ایجاد یک موج ‌اجتماعی تا حد زیادی کاهش پیدا می‌کند. اگر این نکته را بپذیریم که افکار عمومی به‌دنبال رای به کسی هستند که در وهله اول اطمینان داشته باشند که او برای کشور ثبات به همراه خواهد داشت. در این نگاه شانس پزشکیان برای پیروزی کاهش پیدا می‌کند؛ چراکه افکار عمومی تصوری از سابقه کار اجرایی او نداشته است و احتمال اینکه برای رای دادن به او اطمینان کنند، کمتر از بقیه نامزدها خواهد بود. 
3. عدم تسلط روی سیاست خارجی 
در حوزه کار اجرایی پزشکیان روی یکی از مسائل اساسی و چالش‌برانگیز کشور، یعنی سیاست خارجی، تسلط کافی و لازم را ندارد، برای مثال در زمان نمایندگی مجلس پزشکیان ازجمله افرادی بود که با اف‌ای‌تی‌اف مخالف بود اما وقتی از او پرسیده بودند که چرا با آن مخالف است، گفته بود «نمی‌دانم چیست اما با آن مخالف هستم.» مخالفت او بدون نظر تخصصی این سوال را ایجاد می‌کند که او اگر رئیس‌جمهور شود هم قرار است با مسائل سیاست خارجی مواجهه‌ای اینچنینی داشته باشد؟ اگرچه بخشی از این ضعف تحلیلی را تیم کارشناسی می‌تواند پوشش دهد اما در نگاهی دیگر باید نگاه و برنامه دولت برای پیگیری در حوزه سیاست‌خارجی برای نامزد ریاست‌جمهوری مشخص و معین باشد و خود درکی از اصل مساله داشته باشد.
4. عدم تسلط روی اقتصاد
پزشکیان در موضوعات اقتصادی نیز تحلیل و نگاه دقیقی ندارد. او در مواردی مثل بنزین و یارانه‌ها از شوک‌درمانی دفاع می‌کند، راه‌حل ساده‌ای که بخش زیادی از بار آن روی دوش جامعه می‌افتد و هزینه‌های زیادی را به جامعه تحمیل می‌کند و تبعات اجتماعی این تصمیم را هم افزایش می‌دهد. تجربه این مدل تصمیم‌گیری در دولت‌های گذشته نیز وجود داشته، تصمیماتی که به‌خاطر فقدان ایده هزینه‌های زیادی به جامعه تحمیل کرده است. امری که نگاهی به اظهارات پزشکیان نیز این گزاره را تقویت می‌کند که قرار نیست در دولت احتمالی او اتفاق ویژه‌ای در حوزه اقتصاد رخ دهد، مگر اینکه پزشکیان این خلأ ایده را با تیم تخصصی در حوزه اقتصاد پر کند. 


http://www.Lor-Online.ir/fa/News/956753/راست‌گرایی-از-دنده-چپ
بستن   چاپ