ندای لرستان
یادی از حماسه‌سازان دفاع مقدس در کرمانشاه؛ جاویدنام محمدحسین حیدری
دوشنبه 2 مهر 1403 - 18:09:17
ندای لرستان - شهید محمد حسین حیدری پنجم تیرماه 1343 در روستای سرچم هُلیلان از استان ایلام متولد شد، پدرش کُرد کرمانشاه و مادرش لُر و اهل استان لرستان بود. در آذرماه سال 1360 پاسدار رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در 18 بهمن ماه سال 1361 در شب عملیات والفجر مقدماتی جاویدنام شد.
محمدحسین تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به اتمام رسانید و مقطع راهنمایی و سال اول دبیرستان را در کرمانشاه تحصیل کرد.
پس از آن درس و مدرسه را رها کرد و ابتدا عضو کمیته انقلاب اسلامی شهرستان کوهدشت و مدتی پاسدار افتخاری و سپس در آذر 1360 پاسدار رسمی شد و به سپاه کوهدشت پیوست.
تا آبان 1361 در سمت‌های مسوول عملیات و همزمان مسوول تدارکات سپاه شهرستان چگنی، مسوول پادگان شهید مرادی و مربی آموزش نظامی خدمت کرده و آبان 1361 به عنوان فرمانده گروهان دوم (ابوذر) گردان محبین، تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع)، لشکر قدس برای شرکت در عملیات والفجر مقدماتی عازم جبهه شد و در 18 بهمن 1361 در شب عملیات والفجر مقدماتی جاوید الاثر شد.
شهید حیدری جوانی بود عاشق؛ عاشق اسلام، انقلاب، امام، خانواده، و عاشق همسرش. همسری که مجال زندگی کردن با او را نداشت. محمدحسین در طول 18 سال عمر نازنینش خصیصه‌های بسیار نابی داشت. پایبندی اش به اصول اخلاقی و دینی چیزی است که خانواده، بستگان و همرزمانش بر آن مهر تأیید زده اند.
از جمله اخلاق و خصوصیات شهید حیدری عمل به دستورات دین اسلام و فرمایشات اهل بیت (ع)، صله ارحام، ترغیب و تشویق دختر بچه‌ها و بزرگتر‌ها به حجاب، زیر بار زور نرفتن، ایجاد تعادل در احترام به پدر و مادر و بزرگتر‌ها و عمل به وظائف شرعی و دینی، مراقبت از بیت المال، قرائت قرآن، انجام مستحبات علاوه بر واجبات از جمله اقامه نماز شب، شرم و حیا در برخورد با دیگران، کم حرف و سر به زیری و در یک کلام "مراقبه".
علاوه بر این ها، در میدان نبرد توانمندی فوق العاده، نظم و انضباط، مدارا با نیرو‌های کم سن و سال، غیرت، شجاعت و رشادت از خصوصیات این فرمانده جوان بود. او که حتی به اصرار همرزمانش حاضر نشد شب عملیات لباس سبز پاسداری را با لباس خاکی عوض کند. چون بعثی‌ها به این لباس حساس بودند و خشم و خشونت بیشتری به کسانی داشتند که این لباس را به تن داشتند. محمدحسین می‌گفت: «می خواهم با این لباس شهید بشوم.»
در مدتی که در حال آمادگی برای عملیات بودند، دو سه روز مرخصی گرفت و رفت کوهدشت. عقد کرد و به جبهه برگشت. این آخرین دیدار محمدحسین با خانواده و همسرش بود.
مادرش بعد از مفقودی محمدحسین بیماری قلبی پیدا کرد و از شدت گریه و مویه، اواخر عمر مانند حضرت یعقوب (ع) نابینا شد و در سال 80 دار فانی را وداع گفت.
پدرش هم در سال 88 با سکته قلبی از دنیا رفت و صنم گل؛ خواهرش، هنوز هم برای بازگشت و دیدار محمدحسین لحظات را می‌شمارد.
خاطرات این شهید والامقام در کتاب «از حصار خاک تا معراج نور» به رشته تحریر درآمده است.

http://www.Lor-Online.ir/fa/News/978678/یادی-از-حماسه‌سازان-دفاع-مقدس-در-کرمانشاه؛-جاویدنام-محمدحسین-حیدری
بستن   چاپ