ندای لرستان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
باید برای پایان جنگ و خاموشی نزاع در خاورمیانه هرچه سریعتر اقدام کنیم
سیدحسین مرعشی- دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران| شرایط خاورمیانه بعد از 7 اکتبر تاکنون دچار تحولات اساسی و خسارتهای انسانی ضایعهباری شده است. در این مدت نیز یکسری از واقعیتها از جمله خشونتطلبی، تصمیمات ضدانسانی و فوق تصور سران و مقامات اسراییل که از هفتم اکتبر به این سو شروع شد، مجددا به اثبات رسید. اما مسألهای که شاهد آن بودیم، اسقامت جبهه مقاومت بود. در این مدت که بیش از یک سال گذشته، فشارها و حملات بیامانی از سمت اسرائیل به جبهه مقاومت وارد شد اما این فشارها مطلقا منتهی به فروپاشی این جبهه نشد.
بنابراین به جرات میتوان گفت که اسرائیل بعد از حملات سنگین زمینی و هوایی به غزه و در ماههای اخیر، حمله هوایی بسیار سنگین و زمینی محدود به لبنان به هدف اصلی خود که همان نابودی جبهه مقاومت و یا توسعه امنیت برای اسرائیل بود، نتوانست دست یابد.
بنابراین امروز همه باید این واقعیت را بپذیرند که هیچ نیرویای در منطقه حذفشدنی نیست. تصوری که اسرائیل به خصوص تندروهای این رژیم دارند این است که اساسا حزبالله در لبنان وجود نداشته باشد یا هیچ فلسطینیای در کرانه باختری و غزه زندگی نکند. تصوری که از اساس غیرواقعی است. از طرفی دیگر این تصور هم که برخی در بعضی از سطوح جبهه مقاومت به آن معتقدند که اسرائیل به زودی و در دوره زمانی کوتاهمدتی دست از خشونت و وحشیگری بردارد، تصور درستی نیست. تا آتشبس نشود، این جنگ و ویرانی و کشتار ادامه دارد.
به همین دلیل امروز خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک آتشبس فراگیر و رفتن به سمت حلوفصل مشکلات واقعی برای خاموشی این جنگ خسارتبار است. هر تلاشی برای برقراری آتشبس قابل تقدیر و لازم است.
اگر در این زمینه توافقی صورت بگیرد، مهمترین دستاورد آن توقف کشتار و حفظ جان مردم است. در شرایط کنونی نه فقط مردم غزه یا جنوب لبنان بلکه حتی اسرائیلیها هم نمیتوانند آرام زندگی کنند زیرا الان شهرهای مهم شمالی اسرائیل در تیررس حزبالله است و مردم این منطقه هم نمیتوانند به راحتی زندگی کنند. در لبنان هم همینطور است. لذا مهمترین دستاورد آتشبس و توافق بر سر پایان جنگ و برگشتن مردم به زندگی عادی است. بعد از این مرحله، گام دوم باید جبران خسارتها باشد. قدم نهایی نیز این باشد که کشورهای تأثیرگذار و گردانندگان اصلی منطقه، چه در حوزه مقاومت و چه حامیان بدون قید و شرط اسرائیل باید به این جمعبندی برسند که نمیتوان این منطقه را بدون طرحی جامع برای صلح، آرام کرد. تمامی گفتوگوهای قبلی از جمله گفتوگوهای بین مصر و اسرائیل، مذاکرات بین گروهها و کشورهای دیگر با اسرائیل و قرارداد اسرائیل، بینتیجه مانده است. جهان نمیتواند آتش زیر خاکستر منطقه خاورمیانه را نادیده بگیرد.
بالاخره پایان همه جدلها و جدالها باید صلح باشد و هیچ راهی غیر از این وجود نخواهد داشت که توسط آن به راهحل جامعی برسیم. امروز در مورد حل مسأله فلسطین و اسرائیل، جامعترین پیشنهاد این است که آوارگان برگردند. سپس با رفراندومی که در آن یهودیها، مسلمانها، مسیحیها و عربها شرکت داشته باشند، تکلیف این سرزمین و حکومت آن روشن شود. اما به نظر نمیرسد که الان در دنیا چنین آمادگی وجود داشته باشد.
بر این باورم که ایران میتواند خواستههای خودش را برای پس از آتشبس و توافق، صورتبندی کند. در کوتاهمدت و حتی میانمدت میتوانیم دودولتی را در سرزمین فلسطین که هم کشورهای عربی به آن تمایل دارند و هم اروپاییها و آمریکاییها از آن سخن گفتهاند، مطرح کنیم که البته تنها مخالف این طرح فقط اسرائیلیها هستند. هرچند طرح چنین موضوعی نیز پیچیدگیهای خاص خود را به لحاظ جغرافیایی دارد اما ایران میتواند ابتدا به عنوان یک گام حداقلی با دودولتی موافقت کند تا همه دنیا به یک اجماعی برسند و دولت فلسطین مستقر و منطقه نیز از این تنش خارج شود. پس از آن و در طولانیمدت نیز میتوان برای تعامل و زندگی مسالمتآمیز در منطقه و تقویت جناحهای سیاسی میانهرو، مسأله یکدولتی را محقق کرد. به نظر میرسد اگر بخواهیم با واقعیتها زندگی کنیم، واقعیتها به ما میگویند که اسرائیل اگرچه میتواند ضربات سنگینی به حزبالله و حماس و غزه بزند اما نمیتواند و قادر نیست، نیروی مقاومت که ریشه در جان همه لبنانیها، فلسطینیها و سوریها دارد را از بین ببرد. از این طرف جبهه مقاومت هم قادر نیست در شرایطی که قدرتهای بزرگ غربی برای دفاع از کلیت اسرائیل پشت این رژیم ایستادهاند و آن را حمایت میکنند، اسرائیل را در کوتاهمدت وادار به عقبنشینی کند. پس بهتر است به سوی آتشبس پیش رفت و پس از آن طی جلسات مختلف از این منازعه به راهحلی برسیم. بنابراین همانطور که گفته شده نخست، آتشبس برای توقف کشتارهای مردم و خسارت به زندگی و جان آنها. دوم، ترمیم خسارتها و زندگیهای ویران شده مردم و سوم پیگیری یک راه میانه که همان تشکیل دودولتی در فلسطین است. در درازمدت نیز با تقویت نیروهای سیاسی میانهرو در منطقه باید بتوانیم زمینههای زندگی مسالمتآمیز و شرافتمندانه را برای همه صاحبان ادیان و اقوام در منطقه در قالب یک دولت پیگیری و اجرایی کنیم.