ندای لرستان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احسان هوشمند| در دو سده گذشته، اروپا شاهد ظهور ایدئولوژیها یا جریانهای فکری و سیاسی در قالب تحقیقات و مطالعات نژادشناسانه یا مطالعات زبانشناسانه و حتی شرقشناسانه بوده است. ژرمنگرایی، اسلاویسم، تورانیسم و پانترکیسم ازجمله این دستگاههای فکری و سیاسی است که گاه لباس نژادی بر تن کرده و گاه بر ویژگیهای زبانی یا تباری تأکید کردهاند. تورانگرایی یا پانتورانیسم یکی از این ایدئولوژیهاست. توران نامی برآمده از فرهنگ ایرانی است. در اسطورههای ایرانی و ازجمله در اثر حماسی و جهانی حکیم طوس یعنی شاهنامه، توران برگرفته از نام تور برادر ایرج و سام است که فرزندان فریدون هستند. تور به پادشاهی توران میرسد. توران در این روایت اسطورهای، در شمال شرقی مرزهای ایران قرار دارد؛ یعنی جایی که کوچنشینان تورانی در آن مستقر بودند. البته توران در این روایت خود بخشی از جهان ایرانی است که کوچنشینان در تقابل و کشاکشی مستمر با یکجانشینان قرار داشتند. اما برخلاف این روایت اسطورهای و البته حضور تاریخی ترکان در شمال شرقی سرزمین ایران بزرگ فرهنگی، پانتورانیسم نه در آن سامان که در جهتی عکس و در شمال غربی روسیه و اروپا ازجمله در فنلاند بود که بر صحنه گیتی ظاهر شد. تکاپوی گروهی از زبانشناسان بود که مجموعهای از زبانها، گویشها و لهجههایی را که در زبانهای سامی یا هندواروپایی جای نمیگرفتند، زبانهای تورانی نام نهادند و سپس یک جغرافیا هم برای آن زبانها تعریف شد. به سخن دیگر، توران برگرفته از این نگاه، نه در نسبت جغرافیایی با توران قدیم بود و نه در حوزه زبانی سنخیتی با توران قدیم داشت. این رویکرد که در ابتدای سده نوزدهم میلادی ظهور کرد، بهسرعت با رشد و بالندگی زبانشناسی به صورت کامل به کناری گذاشته شد، اما اثرات آن دیرپاتر از آن بود که با تحول زبانشناسی به کلی کناری رود و به این ترتیب در حوزه سیاسی که خود را ملزم به کرنش در برابر دانش و علم نمیداند، این قصه و افسانه دوام آورد و بعدها با پانترکیسم هم درآمیخت.
اگرچه کمتوجهی مزمن تاریخی به تحولاتی از این دست، تنها خاص ایران نیست، اما وقتی این روایات ایدئولوژیک اثرات خود را بر جهان ایرانی برجای گذارده باشد، نهتنها شایسته بیتوجهی و کمتوجهی نیست، بلکه باید برای شناخت وجوه گوناگون آن کوشید. در سه دهه گذشته، دانشمند فاضل، استاد کاوه بیات، در روشنگری تاریخی درباره افسانههایی که روزی لباس علم بر تن داشتند، تلاشی درخور تحسین داشته است. یکی از آخرین کارهای این نویسنده و مترجم سختکوش، کتاب پانتورانیسم از سیاست شرقی بریتانیا تا ابزار توسعهطلبی ترکیه است که از سوی نشر شیرازه وارد بازار کتاب شده است. اثری روشنگر است که زوایای مهمی از تحول مفهومی پانتورانیسم و سپس پانترکیسم را به خوانندگان، متخصصان و علاقهمندان ارائه میکند. با وجود صدها مؤسسه دانشگاهی و نهادهای پژوهشی دولتی، توجه به تحولات حوزه پیرامونی کشور در سده گذشته در دستور کار جدی این مؤسسات قرار نداشته؛ این در حالی است که در این سالها، محقق برجستهای همچون استاد کاوه بیات به تنهایی به اندازه یک دپارتمان دانشگاهی به تحقیق، ترجمه و تألیف پرداخته است. در کتاب پانتورانیسم کاوه بیات با انتخاب چند رساله و کتاب و اسناد نظامی ارتش بریتانیا، اطلاعات و دادههای فنی جذاب و تازهای به مخاطب فارسیزبان ارائه شده است. زبانهای تورانی و پانتورانیسم به قلم ولادیمیر مینورسکی نخستین بخش کتاب است که به دلیل مهارت و دانش عمیق مینورسکی، حاوی اطلاعات مهم و مختصری درباره ظهور تورانیسم است. در ادامه مقاله مهمی به قلم میکائیل آرماناحراری به تشریح نقش مکس مولر، دانشمند آلمانی مستقر در بریتانیا و یوریو کاسکنِن در فنلاند با رویکرد ضد روسی به تورانپژوهی پرداخته که تلاش کردند به ارائه تعریفی از یک هویت فنلاندی با هدف کسب استقلال از روسیه دست یابند. رقابتهای میان آلمان، فرانسه و روسیه بر سر مرزبندی اروپا در قالب نژاد ژرمنی و اسلاویسم تا برآمدن تورانیسم در این فرایند در اثر مارلن لاروئل به خوبی واکاوی شده است. همکاری آرنولد توین بی، دانشمند شناختهشده انگلیسی، با اداره اطلاعات وزارت امور خارجه بریتانیا برای استفاده دوایر نظامی بریتانیا هم به تدوین رسالهای با نام نهضت پانتورانی منجر شده است. توین بی در این رساله اطلاعات بسیار مفیدی درباره جریانهای پانتورانی، بهویژه در عثمانی سابق ارائه میکند. رساله راهنمای تورانیان و پانتورانیسم که از سوی اداره اطلاعات نیروی دریایی بریتانیا منتشر شده و نیز فصلی از کتاب ترکهای آسیای میانه در تاریخ به قلم بانوی مردمشناس لهستانی ماریه آنتوانت چاپلیسکا از دیگر آثار ارزندهای است که در این کتاب ترجمه و منتشر شده است.
پانترکیسم در مراحل ابتدایی برآمدن تا دورههای آتی فعالیت خود، وجوهی از الحاقگری ازجمله درباره شمال غرب ایران، قفقاز، آسیای میانه، روسیه و چین و نیز شرق اروپا را هدفگذاری کرده است. درحالیکه در سالهای اخیر، خاورمیانه، قفقاز و آسیای میانه درگیر تحولات ژرف و گستردهای شده و درجاتی از افراطگری مذهبی و تباری و قومی و زبانی در حال گسترش است و برخی دولتهای منطقه در حال تشکیل اتحادیههای زبانی و فرهنگی هستند، شناخت فنی، عمیق و چندجانبه از ریشههای این تحولات، نیازمند دانش تاریخی گستردهای است. کاوه بیات در این دوره سهم مهمی در نشر آگاهیهای تاریخی درباره تحولات ایران، قفقاز، آناتولی و آسیای میانه در تاریخ معاصر داشته و دارد. هرچند این وظیفه نهادهای آکادمیک است که دراینباره همت کنند، اما گویا بوروکراسی درازدامن حاکم بر این مؤسسات و اولویتهای دیگر، مانع از توجه مستمر به مباحث بنیادین و اساسی شده است. روایت سیر پانتورانیسم به سوی پانترکیسم با ویژگی الحاقگرایانه آن، پدیده حساس و درخور توجهی است که همچنان درباره ابعاد تاریخی و امروزی آن باید به بررسی و تتبع پرداخت.