ندای لرستان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احسان انصاری| «براساس عرفانی که در بین این گروه حاکم است ترامپ و جرج بوش گناهکارانی بوده که توبه کردهاند. در واقع ترامپ تا قبل از ریاست جمهوری هفت گناه اصلی را انجام داده اما پس از ریاست جمهوری توبه کرده است.
در این نوع عرفانگرایی ترامپ توبه کنندهای است که قصد دارد گناهان خود را جبران کند و به مردم خدمت کند و به همین دلیل مقدس شده است. این نوع عرفان غایتگرایانه که از دوران آبراهام لینکلن هم درباره بازگشت مسیح وجود داشته همچنان در بین آمریکاییها رواج دارد. این به معنای این است که این عرفانگرایان دیگر هستیگرا و وجودگرا نیستند. در واقع توبهای که این افراد در نظر دارند همراه با نوعی غایتگرایی و بازگشت مسیح است. این وضعیت در بین اعضای داعش نیز وجود داشت.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران درباره به قدرت رسیدن مجدد ترامپ در گفتوگو با «آرمان ملی» است. فیاض در این گفتوگو به مهمترین تحولات فکری و فلسفی ناشی از به قدرت رسیدن ترامپ در عرصه جهانی اشاره کرده که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*مهمترین پیامدهای به قدرت رسیدن ترامپ در عرصه جهانی چیست؟
از آنجا که مردم سالاری در آمریکا به وجود آمده، دموکراسی در آمریکا یک دموکراسی مرجع بوده است. در واقع آمریکا براساس مردم پایهگذاری شده، نه انسان. این در حالی است که در اروپا جامعه بر مبنای انسان بنا شده است. من نام پراگماتیسم را نیز عرفان عملی میگذارم که براساس مردم شکل گرفته است. این در حالی است که آمریکا در طول تاریخ و در پنهای جغرافیایی که در آن ساعتها چهار بار تغییر میکند بازتولید کرده است. از سوی دیگر در برخی ایالتهای آمریکا به خصوص در شمال غربی این کشور جمعیت وجود ندارد و همه آن را جنگل فرا گرفته است. به صورت کلی آمریکا کشور عجیب و غریبی است، اما آنچه همه اینها را به هم پیوند میدهد مردم محوری و مردمگرایی است. اتفاق مهمی که در دوران ترامپ چه در دور اول و چه اکنون رخ داده این است که دموکراسی حزبی در این کشور شکست خورده و یک دموکراسی مشارکتی به وجود آمده است. ترامپ نیز این نکته را عنوان کرد که علاوه بر اینکه آرای الکترال بیشتری به دست آورده اما آنچه برای وی مهمتر است این است که مردم نیز به وی رأی دادهاند و در انتخابات مردمی نیز رأی بیشتری نسبت به هریس داشته است. از نظر عرفانی اما ترامپ شباهتهای زیادی به جرج بوش پسر دارد.
*چه شباهتهایی بین این دو وجود دارد؟
براساس عرفانی که در بین این گروه حاکم است ترامپ و جرج بوش گناهکارانی بوده که توبه کردهاند. در واقع ترامپ تا قبل از ریاست جمهوری هفت گناه اصلی را انجام داده اما پس از ریاست جمهوری توبه کرده است. در این نوع عرفانگرایی، ترامپ توبه کنندهای است که قصد دارد گناهان خود را جبران و به مردم خدمت کند و به همین دلیل مقدس شده است. این نوع عرفان غایتگرایانه که از دوران آبراهام لینکن هم درباره بازگشت مسیح وجود داشته، همچنان در بین آمریکاییها رواج دارد. این به معنای این است که این عرفانگرایان دیگر هستیگرا و وجودگرا نیستند. در واقع توبهای که این افراد در نظر دارند همراه با نوعی غایتگرایی و بازگشت مسیح است. این وضعیت در بین اعضای داعش نیز وجود داشت. در ماجرای داعش نیز جوانان غربی و شرقی وجود داشتند که از گناهان خود پیشمان شده بودند و توبه کرده و به سمت نوعی بازگشت و غایتگرایی حرکت میکردند. در روایتی که داعش براساس دیدگاه اهل سنت داشت قرار بود دولتی اسلامی برای رسیدن به پایان تاریخ در عراق تشکیل شود که در واقع همان دولت اسلامی ابوبکر البغدادی بود. در واقع در داعش نیز جوانانی حضور داشتند که براساس گناهانی که در گذشته انجام داده بودند، احساس پیشمانی میکردند و به همین دلیل به نوعی غایتگرایی همراه با خشونت متوسل شده بودند.
*ترامپ با مخالفان خود در عرصه جهانی به خصوص چین و روسیه چه خواهد کرد؟
واقعیت این است که چین امروز نسبت به چین در دوره اول ترامپ تغییرات زیادی کرده است. به هر حال در چهار سال دولت بایدن چین تغییراتی کرده و از نظر تکنولوژی و پیشرفت وضعیت بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه ترامپ در زمانی که در سال2016 به ریاست جمهوری رسید71 سال داشت، اما امروز78 سال دارد و نسبت به گذشته محافظهکارتر شده است. به همین دلیل ترامپ دیگر آن رئیسجمهوری نیست که برای همه چنگ و دندان نشان بدهد. این در حالی است که روسیه، چین، ایران و کشورهای اروپایی به خوبی از ترامپ و سیاستهایش شناخت دارند و به سیاستها و برنامههای وی تن نخواهند داد. اتفاقی که ممکن است رخ بدهد این است که عرفان غایتگرایانه ترامپ در نهایت شکل ایدئولوژی به خود میگیرد و به فاشیسم منجر میشود. در واقع دیگر در آمریکا سوسیالیستها و چپها به حاشیه رانده میشوند. فاشیسم ترامپ اما مورد علاقه برخی رهبران جهان قرار دارد.
*چرا این رهبرها به فاشیسمی که ترامپ تولید میکند علاقه دارند؟
در منطقه خودمان هم حاکمانی هستند که آنها هم نوعی عقاید عرفانی دارند که در نهایت به فاشیسم تبدیل شده است. با این وجود فاشیسم ترامپ برای چین سوسیالیست جذابیت ندارد. این در حالی است که هنوز مشخص نیست چنین سوسیالیست نیز در نهایت به فاشیسم تبدیل خواهد شد و یا خیر. البته نشانههایی در این زمینه وجود دارد که یکی از آنها مشخص کردن رهبری مادامالعمر برای خود است. در چنین شرایطی دموکراسی نخبگانی که شکست خورده جای خود را به پوپولیسم خواهد داد. در چنین شرایطی وضعیت دموکراسی مشارکتی که در آمریکا وجود دارد نیز تغییر میکند و شکل نامفهومی به خود میگیرد. در واقع با به قدرت رسیدن ترامپ دموکراسی در جهان با موجهای بلندی مواجه خواهد شد. اتفاق مهمی که در این پروسه رخ میدهد تصمیمات و اقدامات لحظهای و نه بلندمدت است. به دلیل اینکه رویکرد پوپولیستی در پیش گرفته خواهد شد همهچیز به اتفاقاتی بستگی دارد که در لحظه رخ خواهد داد. در چنین شرایطی فاصله قدرت از نخبگان دانشگاهی و تئورسینها افزایش پیدا میکند و نوعی درگیری بین دانشگاه و ترامپ ایجاد خواهد شد.
*چرا بین ترامپ و نهاد دانشگاه درگیری ایجاد میشود؟
پوپولیسم ترامپ در فضای دانشگاهی و نخبگی آمریکا جایگاهی ندارد. این در حالی است که ترامپ نیز توجهی به دیدگاه و نظریات تئوریسینها ندارد. در چنین شرایطی ترامپ تلاش میکند به جای دانشگاهیان سلبریتیها را با خود همراه کند. این وضعیت درباره بوش پسر نیز وجود داشت و بین او و نهاد دانشگاه درگیری ایجاد شد. هدف ترامپ این است که آمریکا را نجات بدهد.
*مگر آمریکا در چه وضعیتی قرار دارد که ترامپ قصد دارد این کشور را نجات بدهد؟
در شرایط کنونی یوآن چین به عنوان پول چین به رقیب اصلی دلار آمریکا تبدیل شده و کشورهایی مانند ایران و روسیه تلاش میکنند مبادلات تجاری و اقتصادی خود را از این طریق دنبال کنند. اگر این اتفاق رخ بدهد و کشورهای عضو بریکس نیز با وحدت رویه پیش بروند این احتمال وجود دارد که آمریکا در آینده با چالشهای جدی اقتصادی مواجه شود و جایگاه دلار افت محسوسی در عرصه جهانی پیدا کند. فروپاشی دلار در عرصه جهانی باعث فروپاشی ساختارهای سیاسی و اجتماعی آمریکا نیز خواهد شد و این روند در نهایت به فروپاشی آمریکا منجر میشود. این نکتهای است که ترامپ از آن آگاهی دارد و به همین دلیل تلاش میکند از این اتفاقات جلوگیری کند. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی مهمترین مشکل ترامپ با چین است و به همین دلیل تلاش خواهد کرد در مرحله اول ایران و روسیه را از چین جدا کند تا اتحاد بین این کشورها بیشتر نشود. ترامپ شاید بتواند در زمینه نظامی با ایران و روسیه همراهی کند اما به هیچ عنوان نمیتواند در زمینه اقتصادی با چین همراه شود. اقتصاد چین به صورت لحظهای در حال رشد است و نه به صورت روزانه و ماهانه. ترامپ نیز به خوبی متوجه وضعیت شده است. در چنین شرایطی کشورهایی مانند هند نیز تلاش میکنند خود را بیشتر به چین نزدیک کنند.
*معادلات کشورهای اروپایی با ترامپ به چه سمت خواهد رفت؟
کشورهای مانند فرانسه و آلمان زیاد از روی کار آمدن ترامپ رضایت ندارند. به همین دلیل نیز این احتمال وجود دارد که آلمان بیش از گذشته به روسیه نزدیک شود. به همین دلیل نیز بود که در روزهای اخیر صدراعظم آلمان به صورت تلفنی یک ساعت با پوتین صحبت کرده است. آلمان متوجه این وضعیت شده که در صورتی که به کشورهایی مانند روسیه و حتی کشورهای خاورمیانه نزدیک نشود در آینده با چالشهای اقتصادی مواجه خواهد شد. فرانسه نیز تلاش میکند به کشورهای خاورمیانه نزدیکتر شود. به همین دلیل نیز در ماههای اخیر مواضع مکرون علیه اسرائیل بود و باعث به هم خوردن رابطه دو کشور شد. فرانسه حتی بیتمایل نیست که به پوتین و روسیه نیز نزدیک شود.
*ایران و ترامپ در چه مسیری حرکت خواهند کرد؟ آیا ایران و ترامپ به سمت تنش بیشتر حرکت خواهند کرد و یا مذاکره؟
در شرایط کنونی هیچ چیز در این زمینه قابل پیشبینی نیست و به دلیل اینکه ترامپیسم با نوعی پوپولیسم همراه است همه چیز به صورت لحظهای اتفاق میافتد دو طرف روزبهروز کنش و واکنش متناسب با یکدیگر نشان خواهند کرد. وضعیت ایران و ترامپ بسیار پیچیده شده و این پیچیدگی در آینده بیشتر نیز خواهد شد.
http://www.Lor-Online.ir/fa/News/992773/در-دوران-ترامپ-همه-تصمیمات-لحظهای-خواهد-بود