ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عبدالرضا فرجیراد در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرایی عدم دخالت ایران و روسیه در دور جدید درگیریها در سوریه گفت: چندین عامل وجود دارد؛ اولا، روسیه دیگر توان بازیگری سابق خود را در سوریه نداشت؛ چراکه بسیاری از امکانات هوایی و زمینی خود را در جنگ با اوکراین صرف کرده است. این کاهش توانایی به معنای کاهش توانایی مداخله در بحران جدید سوریه بود. از سوی دیگر، ایران نیز باتوجه به تحولات اخیر در لبنان، تمرکز خود را بر این کشور گذاشته است. علاوه بر این، اسراییل به طور مداوم پایگاههای ایرانی در سوریه را هدف قرار داده است. فرجیراد اما در رابطه با دلایل داخلی سقوط دولت بشار اسد بر این باور است که بشار اسد به دلیل مذاکراتی که از طریق امارات با امریکاییها انجام میداد، اخیرا تمایل کمتری به همکاری با ایران نشان میداد و به دنبال بهبود روابط با کشورهای عربی و اثبات خودکفایی خود به اسراییل و دیگر کشورها بود، بنابراین این رویکرد او فضایی برای همکاری با ایران ایجاد نمیکرد. همچنین، در مدت زمانی که مرز بوکمال، که مرز سوریه و عراق است، بسته شده بود این امر به کاهش کمکهای ایران برای تامین لجستیک و حمایت از نیروهای خود در سوریه منجر شده بود. این استاد ژئوپلیتیک اما در رابطه با نوع بازیگری قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و بروز درگیریهای جدید معتقد است که دولتهای ترکیه، امریکا و اسراییل پیش از این برنامهریزیهایی برای آموزش و تجهیز گروههای شورشی انجام داده بودند. این اقدامات در زمانی صورت گرفت که روسیه در وضعیت ضعف قرار داشت. این مجموعه عوامل بهطور همزمان باعث شدند که دولت سوریه نتواند از خود دفاع کند و درنهایت به سقوط آن منجر شد.
فرجیراد در میانه تحلیلهای خود به این موضوع اشاره کرد که گزاره تعمدی بودن عدم دخالت ایران در تحولات اخیر سوریه گزاره درستی نیست، چراکه ایران نمیتوانست یا نمیخواست تعمدا در مسائل سوریه دخالت نکند. اما یکی از موضوعات مهم این است که بشار اسد به تدریج از محور مقاومت و ایران فاصله گرفته بود و این روند نیز به یک سال پیش برمیگردد. در ابتدا بشار اسد مقداری محافظهکاری از خود نشان میداد، اما به مرور زمان آشکارا مانع از تحرکات ایران شد.
فرجیراد درخصوص بازیگری و تاثیرگذاری ترکیه در سقوط برقآسای دولت سوریه معتقد است که باتوجه به حوادثی که در منطقه به ویژه بعد از هفت اکتبر و بعد از آن در لبنان رخ داد، ترکیه از فضای ایجاد شده استفاده کرد. ازسوی دیگر، کارشکنیهای بشار اسد در مذاکره با اردوغان نیز به این وضعیت دامن زد، چراکه چندینبار اردوغان از او برای مذاکره درخواست کرده بود و او این درخواستها را نپذیرفته بود. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در بخشهایی از تحلیل خود به شرایط داخلی سوریه به عنوان عامل سقوط دولت در این کشور اشاره کرد و گفت: نمیتوان از وضعیت اقتصادی بحرانی سوریه چشمپوشی کرد؛ تورم به سطحی افسارگسیخته افزایش پیدا کرده بود و حتی حقوق نظامیان به طور نامنظم و گاهی چند ماه یک بار پرداخت میشد. این شرایط به شورشیان اجازه داد به سرعت وارد سوریه شوند و یکی از دلایل این مساله، عدم مقاومت نظامیان بود. اگر نظامیان سوریه مقاومت میکردند، سقوط دولت به این سرعت اتفاق نمیافتاد. زمانی که نظامیان از لحاظ مالی تامین نشوند، به راحتی توسط نیروهای خارجی خریداری میشوند و این مقامات و فرماندهان نظامی میتوانند مورد سوءاستفاده قدرتهایی ازجمله ترکیه، امریکا و کشورهای دیگر قرار بگیرند.
فرجیراد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در رابطه با سناریوی ادعایی تغییر شکل خاورمیانه توسط تلآویو گفت: متاسفانه این سناریوی ادعایی قابل اعتنا به نظر میرسد، چراکه نتانیاهو پیش از این ادعا کرده بود که به دنبال تغییر شکل خاورمیانه است و بخشی از این تغییرات ژئوپلیتیک ادعایی با سقوط دمشق محقق شده است. در غزه، لبنان و سوریه نیز شاهد این تغییرات ژئوپلیتیکی بودهایم. اسراییل از این وضعیت ناراضی نخواهد بود که گروههای شیعی در عراق کنار بروند و عراق دچار تشتت و تشنج شود، زیرا روابط نزدیکی میان اسراییل و کردها وجود دارد و این کشور به دنبال ایجاد یک کردستان مستقل در خاورمیانه است.
فرجیراد در این رابطه اضافه کرد که نتانیاهو به طور علنی در سخنرانیهای خود به این سناریوی ادعایی اشاره کرده و آنچه که قطعی است این است که قضایا در سوریه به پایان نخواهد رسید. مهم این است که ما چه استراتژی و راهکارهایی را در قبال این تغییرات ژئوپلیتیکی اتخاذ کنیم و عراقیها چه تدابیری برای خنثی کردن این ادعاها و توطئهها در نظر بگیرند. این استاد ژئوپلیتیک در رابطه با معنای سقوط دولت سوریه برای ترکیه بر این باور است که اگر حاکمیت سوریه به دست ترکیه بیفتد، وزن ژئوپلیتیکی این بازیگر به شدت افزایش خواهد یافت و این افزایش وزن بر تحولات قفقاز نیز تاثیرگذار خواهد بود، چراکه ترکیه به دنبال ایجاد دالان زنگزور خواهد بود و آذربایجان نیز حالت تهاجمیتر به خود خواهد گرفت. در این شرایط، ممکن است همسایگان شرقی یعنی طالبان در افغانستان رویکرد خود را تغییر داده و به صورت تهاجمیتر به ایران آسیبهایی وارد کند. فرجیراد در این رابطه معتقد است که باید تمامی این رویدادها به دقت رصد شوند و آمادگی لازم را برای هر سناریویی داشت. به باور فرجیراد یکی از راهکارهایی که میتوانیم برای خنثی کردن این توطئهها اتخاذ کنیم، به نتیجه رساندن مذاکرات با غرب است. تمامی رقبای ژئوپلیتیکی ما نگران این هستند که ایران گفتوگوهای خود را با غرب به نتیجه برساند. وقتی که مذاکرات ایران با غرب به نتیجه برسد، تحریمها برداشته خواهد شد و توافقاتی انجام خواهد شد. به عقیده من، تمامی این توطئهها که اتفاقا برنامهریزی شدهاند، اهدافی علیه ایران دارند و اسراییل در درجه اول و سپس کشورهای عربی و ترکیه به دنبال تضعیف ایران هستند.
این کارشناس سیاست خارجی اما علاوه بر انجام مذاکرات اعتمادساز با غرب به این گزاره معتقد است که با حذف تحریمها، مسائل داخلی و شکاف میان دولت و ملت در درون کشورمان نیز برطرف خواهد شد. اگر این شکاف برطرف شود و ملت به طور کامل پشتیبان دولت باشد و همزمان تحریمها برداشته شود، شرایط اقتصادی بهبود پیدا خواهد کرد و تمامی این توطئهها به خودی خود خنثی خواهد شد.
عبدالرضا فرجیراد در پاسخ به سوال «اعتماد» در این باب که حاکمیت احتمالی گروههای معارض سوری با پیشینه افراطی که از آنها وجود دارد چه معنایی میتواند برای ایران داشته باشد، گفت: اکنون این گروهها سعی دارند چهرهای آرام و مثبت از خود نشان دهند و روابط و پیشینه خود با القاعده و داعش را به فراموشی بسپارند و ادعای تغییر داشته باشند. تا به امروز، این گروهها در این زمینه موفق عمل کردهاند، اما باید دید آیا میتوانند با این رویه پیش بروند یا خیر. همچنان که در میان این گروهها، لیبرالهای غیرمذهبی مانند ارتش آزاد سوریه نیز وجود دارند و باید بررسی شود که در تقسیم قدرت، تناقضات میان آنها چگونه برطرف خواهد شد. شکافهای موجود بین این گروهها پیشتر منجر به درگیریها و کشتارهایی شده و اگر این شکافها ادامه یابد و گسترش پیدا کند اثرات منطقهای سقوط بشار اسد کمتر خواهد بود. به باور فرجیراد اما اگر ترکیه به عنوان بازیگر مهم تحولات اخیر سوریه نتواند دولتی قوی در دمشق تشکیل دهد، وزن ژئوپلیتیکی خود را افزایش نخواهد داد. اما اگر آنکارا بتواند احاطه خود را بر سوریه افزایش دهد، از لحاظ ژئوپلیتیکی در منطقه دست بالا را خواهد داشت و این موضوع میتواند در مناطق دیگر تاثیر منفی داشته باشد و به زیان ما تمام شود. اما اگر کردها نتوانند با سایر گروهها به توافق برسند و در میان خودشان توافقی ایجاد نکنند و بر سر قدرت با یکدیگر درگیری داشته باشند، ترکیه نیز در سوریه دچار بحران خواهد شد و طبیعتا منافع خود را نمیتواند محقق کند و مناطق دیگر نیز کمتر آسیب خواهند دید. فرجیراد اما مشخصا در رابطه با ایران بر این باور است که این احتمال وجود دارد طالبان و افغانستان به تبعیت از این گروههای تکفیری رویکرد تهاجمیتری را در قبال ایران اتخاذ کنند، چراکه به نظر میرسد طالبان در افغانستان از تحولات اخیر سوریه خشنود هستند و در واقع در این قضایا متحد ترکیه بودهاند. فرجیراد این را هم گفت که گروههای تندرو در کابل نیز با ترکها در ارتباط هستند و برخی گروههای ترک در افغانستان همچنان فعالیت دارند. بنابراین، طالبان ممکن است احساس کنند که گروههای تحریرالشام که پیشینه آنها به القاعده باز میگردد، میتوانند از طالبان الگو بگیرند و به جاهای دیگر نفوذ کنند.
فرجیراد افزود: اگر تحریرالشام در سوریه قدرت را در دست خود بگیرند، ممکن است در قفقاز نیز بخواهد برای ایران مزاحمتهایی ایجاد کند. ایران در این شرایط باید بسیار هوشمندانه عمل کرده و وزن ژئوپلیتیکی خود را افزایش دهد. فرجیراد همچنان معتقد است تنها راه جلوگیری از بروز چنین اتفاقی ادامه مذاکرات با غرب است، چراکه او اعتقاد دارد اگر ایران بتواند این گفتوگوها را به نتیجه برساند، دست بازتری خواهد داشت تا هم سیاست داخلی خود را استحکام بخشد و هم حوزه پیرامونی خود را تقویت کند.
فرجیراد در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» در این باب که معنای سقوط دمشق برای روسیه چه خواهد بود، گفت: قطعا معانی و تبعات عمیقی دارد. او این فرضیه را که مدعی است روسیه در ازای دریافت امتیازاتی در اوکراین از منافع استراتژیک خود در سوریه چشمپوشی کرده، رد میکند و بر این باور است که ترکیه در تحولات اخیر سوریه، توانسته به نوعی به روسیه ضرباتی را وارد کند و این درحالی است که روسیه در سالهای اخیر به مراتب ضعیفتر شده است. دلیل این ضعف، درگیریهای روسیه با ناتو و غفلت از سوریه است که توان مداخله این کشور را مانند سال 2015 کاهش داده است.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه چرایی عدم مقابله روسیه با ترکیه در میدان سوریه گفت: شرایط موجود در این کشور و نیز عدم مداخله روسیه به ترکیه و دیگر بازیگران این فرصت را داد تا از ضعف این کشور بهرهبرداری کنند، چراکه اکنون روسیه حتی توان درگیری با ترکیه را نیز ندارد، زیرا بسیاری از تحریمهایی که بر روسیه توسط غرب اعمال شده، از طریق ترکیه جبران و خنثی میشوند. روابط اقتصادی دو کشور به حدود شصت میلیارد دلار رسیده و به همین دلیل روسها تمایلی به تیره کردن روابط خود با ترکیه ندارند. فرجیراد معتقد است روسیه نیز در تحولات اخیر سوریه متحمل شکست شده است. در این رابطه نهایتا احتمالا توافقاتی در سوریه
در راستای حفظ پایگاه این کشور بندر طرطوس در مدیترانه صورت گرفته است. اما این واقعیت وجود دارد که روسیه نتوانسته است به اهداف استراتژیک خود در سوریه دست یابد و با چالشهای جدی مواجه شده و این نشاندهنده شکست این کشور در سوریه است.
http://www.Lor-Online.ir/fa/News/996737/ایران-و-مقاومت-میتوانند-بازی-ژئوپلیتیکی-تلآویو-را-خنثی-کنند