روایت مهر
آجر به آجر، صبوری برای ساختن مدرسهای نو
فرهنگي
بزرگنمايي:
ندای لرستان -
آجر به آجر، صبوری برای ساختن مدرسهای نو
تابستان 1400 بود. تنها یک ماه تا آغاز سال تحصیلی باقی مانده و ابلاغ مدیریت دبستان شهید کریم ساکی به دست خانم لیلی ساکی رسیده بود. دو سالی میشد که کرونا، آموزش را به فضای مجازی برده و مدارس از تبعات سهمگین این بحران در امان نمانده بودند.
شهریورماه، نخستینبار که خانم ساکی پا به حیاط مدرسه جدید گذاشت، تصویری که در ذهنش از یک مدرسه داشت، با آنچه دید زمین تا آسمان فرق میکرد:
مدرسهای بدون لامپ، بدون کابل برق، با دیوارهایی سیاهپوش از یادگاریها و نوشتههای دانشآموزان. کلاسهایی با درهای شکسته، میز و نیمکتهای فرسوده، حیاطی خاکی و پر از خار و دفتری که گنجایش بیش از دو نفر را نداشت.
اما او پشت میز ننشست؛ آستین بالا زد و تصمیم گرفت به جای گلایه، کار را آغاز کند.
بودجهای در حساب مدرسه نبود، اما صبر نکرد تا سرانه واریز شود. دلش را سپرد به خدایی که با او عهد بسته بود: تا مهرماه، مدرسه باید چهرهای نو پیدا کند.
با هزینه شخصیاش، رنگآمیزی فضای داخلی را آغاز کرد؛ با یک نقاش قرارداد بست تا دیوارها را جان تازهای ببخشند. برای درهای کهنه و فرسوده، با همان نقاش هماهنگ کرد تا با بتونهکاری، ظاهرشان را آبرومند کند.
کار نقاشی که تمام شد، نوبت به سیمکشی رسید. دزدان حتی از خرطومیهای داخل دیوار هم نگذشته بودند و دیوارها آسیب دیده بودند. با حضور گچکار، ابتدا ترمیم دیوارها انجام شد، سپس سیمکشی کامل مدرسه به همراه نصب لامپها و سرپیچها، آن هم باز با هزینه شخصی او.
تا مهرماه، بیش از 10 میلیون تومان برای آمادهسازی اولیه مدرسه پرداخت کرد؛ بیهیچ توقعی.
اما با شروع سال تحصیلی 1401-1400، کمبود فضای آموزشی چالش جدیدی بود. دو راهحل پیش رو داشت: یا کلاسها را در شیفت عصر برگزار کند یا کلاس جدیدی بسازد. او، راه دوم را انتخاب کرد.
با دعوت از اولیا و اهالی روستا در جلسهای صمیمی، مشارکت آنها را جلب کرد. نتیجه جلسه، تعهدی بود برای پرداخت 70 میلیون تومان جهت ساخت یک کلاس پیشساخته. سازهای از یکی از مناطق لرستان به منطقه سیلاخور فرستاده شد. اما آنچه رسید، چیزی جز آهنهای زنگزده و قطعاتی ناموزون نبود.
با دلسردی کنار نیامد. محل نصب را تعیین و با پیگیری شخصی، خاکبرداری، فونداسیون و بتنریزی انجام شد. با پیمانکاری قرارداد بست تا سازه نصب شود. اما کلاس تازهساز، در و پنجره و رنگ نداشت؛ نه میز داشت، نه نیمکت، نه برق.
در این میان، یکی از اولیا سنگ کف مدرسه را اهدا کرد. و خانم ساکی، بیوقفه، شبانهروزی در کنار مدرسه ماند تا کارها بدون تأخیر انجام شود. گاهی شبها برای تحویل مصالح میآمد، گاهی روزهای تعطیل، برای بازدید کارشناسان نوسازی مدارس حاضر میشد.
در این 6 ماه (فروردین تا مهر 1403)، این معلم پرتلاش توانست:
1. کف مدرسه جدید و قدیم را سنگکاری و سرامیککاری کند.
2. محوطه داخلی هر دو ساختمان را کامل رنگآمیزی کند.
3. دیوارهای خارجی را شادابسازی و رنگآمیزی کند (بیش از 120 متر مربع).
4. بخاریهای گازی را حذف و سیستم پکیج و رادیاتور نصب کند.
5. درهای کلاسها را تعویض کند.
6. محوطه مدرسه را به مساحت 2000 متر مربع آسفالت کند.
7. باغچهها را نماسازی کند.
8. و مدرسه دوکلاسهای به مساحت 80 متر مربع نصب نماید.
تمام این تلاشها، برای آن بود که دانشآموزان روستای زرگران در محیطی شایسته درس بخوانند.
او، فداکاری را نه در شعار، که در عمل معنا کرد.



-
چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰:۴۲
-
۸ بازديد
-

-
ندای لرستان
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1022319/