روایت مهر
داستانی از تلاش، عشق و موفقیت
فرهنگي
بزرگنمايي:
ندای لرستان -
ما، دخترانی از یک روستای کوچک، همیشه به فوتبال علاقه داشتیم، اما هیچگاه اجازه نداشتیم آنطور که دوست داریم بازی کنیم. زمین مدرسهمان پر از خاک و سنگ بود، و زمانی که میافتادیم یا آسیب میدیدیم،
اما روزی در زندگی ما یک معجزه اتفاق افتاد. معلم عزیزمان، آقای خاکی، وارد زندگیمان شد. او نه تنها معلم، بلکه راهنما و حامی واقعیمان شد. اولین قدم او برای تغییر، درست کردن حیاط مدرسه و ساخت دروازهای بود که به گفته خودش با هزینه شخصیاش آن را آماده کرد. اما این فقط شروع داستان بود.
در تابستان، زمانی که دیگر معلمان استراحت میکردند، آقای خاکی با جان و دل به مدرسه میآمد و به ما فوتبال آموزش میداد. او نه تنها به ما تکنیکهای فوتبال آموخت، بلکه چیزی مهمتر از آن را به ما یاد داد: ایمان به خود. او همیشه به ما میگفت: «شما میتوانید هر چیزی را که میخواهید بدست بیاورید، تنها کافی است که باور داشته باشید.»
او حتی در طول سال، با ماشین شخصیاش ما را از روستا به روستا میبرد تا با دیگر مدارس بازیهای تدارکاتی داشته باشیم. زمانی که ما در ابتدایی بودیم، او این روحیه را در ما ایجاد کرده بود که میتوانیم با تیمهای دختران مقطع متوسطه هم بازی کنیم و حتی پیروز شویم.
سالها از آن روزها گذشته و امروز تیم ما در منطقه همیشه مقام اول را کسب میکند. امسال ما به استان رفتیم و در جشنوارهها بازیهای بینظیری ارائه دادیم. جالبتر اینکه من به همراه دو نفر دیگر از تیم، برای تست کشوری فوتسال انتخاب شدیم. تمام این موفقیتها نتیجهی فداکاریها و تلاشهای بیوقفه آقای خاکی است.
اگر او نبود، شاید هنوز ما دختران سادهای میبودیم که فقط در دل خود به فوتبال فکر میکردیم. اما امروز ما در سطح استان و کشور بازی میکنیم و این همه ممکن نبود مگر با پشتیبانی و تلاشهای معلمی که همیشه باور داشت ما میتوانیم.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1023223/