بازوی سیاسی پمپاژ ترس فعال شد
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی مزروعی| اخیراً رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، اظهاراتی درباره برنامه هستهای ایران مطرح کرده که مطابق معمول خالی از رویکردهای ضد ایرانی نیست؛ اما این بار برای اینکه مسیر کمپین فشار به ایران، جهت وادار کردن تهران به مذاکره زیادهخواهانه ترامپ، بسته نشود، صراحتاً گفت که ایران بمب هستهای ندارد. او در بخشی از این گفتوگو که با شبکه «La Nacion» آرژانتین انجام شده، تأکید کرد: «برای اینکه کسی گمراه نشود، تأکید میکنم؛ ایران سلاح هستهای ندارد.» گروسی همچنین به جدّیت تهدیدات نظامی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، علیه ایران اشاره کرده است.
اظهارات گروسی، تهدیدات نظامی ترامپ و فشارهای بینالمللی، همگی بخشی از یک راهبرد چندوجهی برای وادار کردن ایران به مذاکره هستند. در این شرایط، احیای برجام یا جایگزینی آن با توافقی جدید همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، اما فشارها به گونهای طراحی شدهاند که ایران را به سمت مذاکره سوق دهند. به همین دلیل، بهانهجوییها برای فعال کردن مکانیسم ماشه احتمالا شدیدتر از گذشته خواهد شد تا این پیام به ایران ارسال شود که در بعد سیاسی، اعمال فشار به ایران جدی است. با این حال، ظرفیت آمریکا برای باز کردن جبههای جدید علیه ایران محدود است و تهدیدات نظامی بیشتر جنبه روانی دارد تا عملیاتی. تشدید درگیریها در غزه و یمن نیز به خودی خود پیام جدیدی برای ایران ندارد و نمیتواند بهعنوان اهرم فشار مؤثری عمل کند.
راهبرد آمریکا؛ تهدید نظامی و فشار دیپلماتیک
دونالد ترامپ پس از بازگشت به قدرت در ژانویه 2025، بار دیگر سیاست فشار حداکثری علیه ایران را احیا کرده است. او در اظهاراتی در اواخر اسفند 1403 (مارس 2025)، حملات نظامی به مواضع حوثیها در یمن را «قاطع و قدرتمند» توصیف کرد و هشدار داد که اگر ایران به حمایت از این گروه ادامه دهد، با واکنش سخت آمریکا مواجه خواهد شد.
این تهدیدات در حالی مطرح میشود که ترامپ در کارزار انتخاباتی خود وعده پایان دادن به جنگها در جهان را داده بود. با این حال، تشدید درگیریها در غزه، یمن و عدم توفیق در پایان دادن به جنگ اوکراین نشان میدهد که این وعده تاکنون محقق نشده و حتی ممکن است به پیچیدهتر شدن اوضاع منجر شود.
تهدید ایران از طریق حمله به یمن، نشانهای از محدودیتهای عملیاتی و سیاسی ترامپ است؛ چراکه یمن از سالها پیش صحنه درگیریهای فرسایشی بوده و حملات اخیر آمریکا به حوثیها پیام جدیدی به ایران منتقل نمیکند. این انتخاب نشان میدهد که ظرفیت آمریکا برای باز کردن جبههای جدید علیه ایران، بهویژه در شرایط کنونی که درگیریها در غزه و اوکراین ادامه دارد، کاهش یافته است. بنابراین، تهدیدات نظامی ترامپ بیشتر جنبه روانی و دیپلماتیک دارد تا عملیاتی.
نامه تهدیدآمیز ترامپ به ایران و راهبرد رسانهای او برای معتبر جلوه دادن این تهدیدات، بخشی از تلاش او برای کسب دستاورد سیاسی بدون هزینه جنگ است و میتوان آن را تلاشی برای جبران ناکامیها و نمایش قدرت دیپلماتیک دانست. او به دنبال ایجاد فشار روانی و وادار کردن ایران به پذیرش مطالباتش بدون هزینه جنگ است. این راهبرد نیازمند کمپینهای رسانهای و سیاسی است که تهدیدات را بزرگنمایی کرده و آنها را معتبر جلوه دهند. کمپینی که به نظر میرسد رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مواضعش را با آن تنظیم کرده است.
بندبازی گروسی روی طناب ترامپ
گروسی در اظهارات خود به ذخایر اورانیوم غنیشده ایران اشاره کرده که به گفته او، برای ساخت 6 یا 7 سلاح هستهای کافی است. این اظهارات در حالی مطرح میشود که ایران بارها اعلام کرده برنامه هستهایاش صرفاً برای مقاصد صلحآمیز است و هیچ قصدی برای نظامیسازی آن ندارد.
گروسی همچنین تهدیدات نظامی ترامپ را جدی توصیف کرده است. این اظهارات نشاندهنده تلاش آژانس برای حفظ تعادل میان هشدار به ایران و باز نگه داشتن مسیر مذاکره است. آژانس از یک سو میخواهد با برجسته کردن تهدیدات نظامی، بهطور غیرمستقیم ایران را به سمت مذاکره سوق دهد و از سوی دیگر، دوز این تهدید را تا حدی بالا نمیبرد که ایران از مذاکره ناامید شده و قید آن را بزند.
این رویکرد نشانهای دیگر از هماهنگی ضمنی میان آژانس و قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا است که به دنبال احیای مذاکرات هستهای یا جایگزینی برجام با توافقی جدید هستند. آمریکا و متحدانش از طریق نهادهای بینالمللی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل، فشار بر ایران را افزایش دادهاند.
اقدام عملیاتی که در دستور کار قرار دارد نظامی نیست
یکی از بندهای کلیدی یادداشت اجرایی ترامپ، الزام نماینده آمریکا در سازمان ملل به همکاری نزدیک با متحدان کلیدی برای تکمیل روند بازگرداندن تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران است. این یادداشت اجرایی بار دیگر ایران را به نقض پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) متهم کرده و از نماینده آمریکا در سازمان ملل خواسته است که در این نهاد بینالمللی، تهران را به پاسخگویی وادارد.
در همین راستا، برگزاری منظم جلسات شورای امنیت برای بررسی آنچه «تهدیدات ایران علیه صلح و امنیت بینالمللی» خوانده شده، بهعنوان یک وظیفه کلیدی تعیین شده است.
ترویج ترس خودتحریمی است
در این میان، برخی رسانههای داخلی ایران با انتشار تیترهای عجولانه و همراه با ترس از جنگ، به تکمیل پازل فشار بینالمللی کمک کردهاند. گزارشهایی که بر احتمال وقوع جنگ تأکید دارند یا تهدیدات ترامپ را بیش از حد بزرگنمایی میکنند، میتوانند بهطور ناخواسته این پیام را به نهادهای بینالمللی و آمریکا منتقل کنند که ایران از این تهدیدات هراس دارد.
چنین برداشتی ممکن است طرف مقابل را به ادامه و تشدید فشارها ترغیب کند، زیرا تصور میکند این راهبرد در حال نتیجه دادن است. ترویج کمپین ترس نهتنها به مذاکرات غیرمستقیم کمکی نمیکند، بلکه میتواند موضع ایران را در برابر فشارهای بینالمللی تضعیف کند.
اگر نهادهای بینالمللی و آمریکا احساس کنند که ایران تحت تأثیر این تهدیدات قرار گرفته، ممکن است رویکرد تهاجمی خود را تشدید کنند و شانس هرگونه گفتوگوی سازنده کاهش یابد. اوج چنین رویکردی را نیز میتوان فعالسازی مکانیسم ماشه دانست. یعنی رسانههای داخلی که تهدیدات نظامی آمریکا را ضریب میدهند نهتنها دست تیم مذاکره کننده را خالی میکنند بلکه تشدید اقدامات دیپلماتیک و بازگشت قطعنامههای ضدایرانی سازمان ملل را محتمل میسازند. در مقابل، رسانهها میتوانند با تمرکز بر توانمندیهای دفاعی ایران، پایبندی به مواضع اصولی و تأکید بر آمادگی برای مذاکره از موضع قدرت، به تقویت جایگاه کشور کمک کنند.
برای خنثی کردن رویکرد تهدیدآمیز ترامپ باید از معتبرسازی تهدیدات او نیز پرهیز شود. تکرار این جمله که «برای جلوگیری از جنگ باید مذاکره کنیم» دقیقاً همان چیزی است که آمریکا میخواهد.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1018423/