سرمقاله اطلاعات/ چرا اسرائیل در پی خلع سلاح مقاومت است؟
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - اطلاعات / «چرا اسرائیل در پی خلع سلاح مقاومت است؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم جمیله کدیور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در طول بیش از 18 ماه جنگ غزه، رژیم صهیونیستی همواره نسبت به آتش بس و توقف جنگ در غزه مانعتراشی کرده و با علم به عدم قبول طرف مقابل، شروطی غیرقابل تحقق را در هر مرحله مذاکرات مطرح نمودهاست. امضای توافق سه مرحلهای آتشبس در 19 ژانویه 2025 هم با فشار ترامپ انجام شد که بعد از پایان مرحله اول و ورود کمکهای بشردوستانه، غذا، دارو، سوخت و ...، متوقف و جنگ دوباره از سر گرفته شد.
در آخرین پیشنهاد ارائهشده به حماس از سوی اسرائیل توسط میانجیهای مصری که شامل یک دوره آتشبس موقت 45 روزه در ازای ورود کمکهای انسانی، غذا و سرپناه و نیز آزادی نیمی از اسیران صهیونیست در هفته نخست توافق بود، در کنار اشاره به موضوعاتی چون تعداد اسرا، هویت آنها و بازه زمانی آزادیشان، «خلع سلاح مقاومت» در غزه بهعنوان شرطی برای آتشبس و تثبیت آن مطرح شد، بدون هیچ گونه تعهد اسرائیل برای پایان دادن به جنگ یا عقبنشینی از غزه.
بعد از پایان مرحله اول آتشبس و کارشکنی اسرائیل برای شروع مرحله دوم؛ محاصره غذایی، دارویی، سوخت و جلوگیری از ارسال کمکهای بشردوستانه و از سرگیری دوباره جنگ و دور جدید تخریب خانهها و کشتار مردم برای فشار بر حماس و نیروهای مقاومت، موجب تسلیم مقاومت یا برانگیختن اعتراض عمومی علیه مقاومت نشد. به همین دلیل افزودن شرط خلع سلاح به پیشنهاد جدید با علم به عدم پذیرش آن بود.
تلاش برای خلع سلاح مقاومت، موضوع جدیدی نیست و بارها در سالهای قبل از 7 اکتبر 2023 نیز مطرح شدهاست. در شرایطی که بحث پیرامون «مرحله پس از جنگ» و شروط سیاسی تحمیلی از سوی بازیگران بینالمللی و منطقهای شدت گرفته، چرا اسرائیل موضوع خلع سلاح مقاومت را مطرح کرد؟
بازار ![]()
در حالی که رسانههای اسرائیل روز چهارشنبه (16 آوریل) گزارش دادند که دهها فروند هواپیمای باری نظامی آمریکا، حامل سلاحها و مهمات سنگین، در روزهای اخیر وارد پایگاههای نظامی اسرائیل شدهاند و هواپیماهای ترابری 17 - Cسلاحهایی شامل بمبهای سنگین 84- MK ، انواع مهمات جنگی و موشکهای رهگیر مخصوص سامانه دفاعی تاد از پایگاههای آمریکا در سراسر جهان را به پایگاه هوایی نواتیم در جنوب اسرائیل منتقل کردهاند و انتظار میرود اسرائیل در هفتههای آینده تسلیحات دیگری نیز دریافت کند تا انبارهای خالی شده تسلیحاتیاش در جنگ غزه را پر کند، و اگر همانگونه که بارها گفته شده ضربات سختی بر حماس وارد آورده و سلاحها و گردانهای آن را نابود کرده، چرا اسرائیل باید خواهان خلع سلاح مقاومت باشد؟ شک نیست که درخواست اسرائیل برای خلع سلاح مقاومت که با سلاحهای ابتدایی، سبک و دستساز خود میجنگند، نه از سر قدرت و تسلط بر میدان و اطمینان از پیروزی، بلکه ناشی از استیصال و شکست و ناتوانی در نابودی نظامی و سیاسی حماس است که از روز نخست وعده آن دادهشد. مقاومت 18 ماه در مقابل اسرائیل، آمریکا و اتحادی از کشورهای غربی و عربی با همین سلاحهای ابتدایی و دستساز، ولی مطمئن به حقانیت خود با اراده محکم ایستادهاست. به نظر میرسد آن چیزی که رژیم صهیونیستی در جریان جنگ برای نابودی و شکست حماس وعده داده و نتوانسته بهدست آورد، میخواهد با طرح شرط جدید خلع سلاح که مطمئن از پاسخ منفی طرف فلسطینی بود، محقق سازد.
این طرح با مخالفت قاطع حماس و سایر گروههای فلسطینی مواجه شد؛ زیرا آن را تلاشی آشکار برای خلع ملت فلسطین از ابزار مشروع مقاومت میدانند. هیأت مذاکرهکننده حماس، مخالفت مطلق خود را با این بند به اطلاع میانجی مصری رساند و اعلام کرد: «سلاح مقاومت، حقی بنیادی و غیرقابل مذاکره است و نمیتوان آن را موضوع چانهزنی قرار داد.» حماس اعلام کرده آماده است در ازای پایان نسلکشی اسرائیل، خروج کامل نیروهای اشغالگر اسرائیل از غزه، از سرگیری ورود کمکها و آغاز بازسازی مناطق تخریب شده، تمامی اسرای اسرائیلی را در ازای آزادی تعداد توافقشدهای از اسرای فلسطینی در زندانهای اسرائیل، در یک مرحله در توافقی جامع آزاد کند.
پس از آنکه حماس پیشنهاد جدید آتشبس را رد کرد، یک منبع امنیتی اسرائیلی گفت: اسرائیل فشار نظامی بر نوار غزه را افزایش خواهد داد و در روزهای آینده، آنها(حماس) نتایج این تصمیم را احساس خواهند کرد. فشار نظامی از هوا، دریا و زمین افزایش خواهد یافت.
اسرائیلیها خلع سلاح مقاومت را بهعنوان یک «اقدام امنیتی» بیان کردهاند، در حالی که پیشنهاد رژیم صهیونیستی برای خلع سلاح، بیش از نگرانیهای امنیتی صرف، نشان میدهد که پیروزی نظامی اسرائیل در غزه دور از دسترس است. اسرائیل که بعد از 18 ماه نتوانسته حماس را از بین ببرد، حال از این طریق در صدد تحمیل شکست بر مقاومت برآمدهاست. در مقابل، فلسطینیها آن را تاکتیکی برای خرید زمان، طولانیترکردن جنگ، اشغال بیشتر، سرکوب هر نوع مقاومت و بقای سیاسی نتانیاهو میدانند.
تردیدی نیست که در سایه اشغالگری و سیاستهای استعماری کوچاندن مردم و شهرکسازی در مناطق اشغالی، تنها ابزار تضمینکننده بقای ملت فلسطین سلاح مقاومت بوده و هست. سخن گفتن از خلع سلاح مقاومت، بهمعنای تسلیم کامل فلسطینیان در برابر اشغالگر است، آنهم در شرایطی که اسرائیل از برتری نظامی مطلق برخوردار است. هدف معادله پیشنهادی جدید تحکیم اشغالگری است، نه تحقق صلح. سال 1982چند روز پس از خلع سلاح سازمان آزادیبخش فلسطین، سه هزار فلسطینی در صبرا و شتیلا قتل عام شدند. بر همین اساس و به تجربه، حماس و دیگر گروههای فلسطینی با رد خلع سلاح در زیر سایه اشغال، بارها گفتهاند که وقتی کشور فلسطینی مستقل دارای حق حاکمیت ملی کامل تشکیل شد، آماده تحویل سلاح خود خواهند بود، نه پیش از آن.
خلع سلاح مقاومت به نسلکشی و پاکسازی نژادی فلسطینیان و اشغالگری اسرائیل پایان نمیدهد، بلکه گامی در جهت اجرای طرح اسرائیلی-آمریکایی برای اشغال مناطق باقیمانده، ادامه نسلکشی، پاکسازی نژادی و تسهیل کوچاندن فلسطینیها از غزه بهراحتی و بدون هر گونه مقاومتی به کشورهای دیگر خواهد بود. تجربه زیسته فلسطینیها مبین آن است که چه فلسطینیها سلاح داشته باشند و چه سلاح نداشته باشند، چه عضو حماس و دیگر گروههای مقاومت باشند و چه نباشند، هدف اعلام شده اسرائیل، اشغال سرزمین و کشتن آنها است. چون اسرائیل با فلسطین و هویت فلسطینی مسأله دارد. به همین دلیل فلسطینیها ترجیح میدهند با اسلحه و در حال مقاومت مقابل دشمن اشغالگر کشته شوند تا با دستهای بسته یا از پشت سر هدف قرار گیرند.
به علاوه، هدف نتانیاهو فقط خلع سلاح مقاومت نیست، بلکه توقف هر نوع مقاومت مردم در غزه است.
مقاومت، ماهیتی واکنشی دارد و از اشغال متأثر میشود. تا زمانی که اشغال وجود دارد، مقاومت یک حق اساسی است. به گفته خلیل الحیه رئیس دفتر حماس در غزه، «مقاومت و سلاح آن وابسته به وجود اشغالگری است و این حق طبیعی ملت ماست.» فلسطینیها بهدلیل اشغال مستمر سرزمینشان، داشتن سلاح را یک حق قانونی و مشروع بر اساس قوانین بینالمللی برای خود مثل دیگرملتهای تحت اشغال و تضمینی برای بقای خود میدانند. حق مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگری توسط حقوق بشردوستانه بینالمللی و کنوانسیونهای بینالمللی بهرسمیت شناخته شدهاست. از همین رو قبول خلع سلاح بهمنزله واگذاری حقی است که توسط قوانین و اسناد معتبر بینالمللی برای مردم تحت اشغال تضمین شدهاست.
برای فلسطینیان، بقا مستلزم مقاومت است. به همین دلیل، برای حماس و دیگر گروههای مسلح فلسطینی، خلع سلاح عبور از «خط قرمز» است. خلع سلاح، فلسطینیان را نه تنها از ابزار نظامی محروم میکند، بلکه عاملیت و منزلت سیاسی آنها را نیز مخدوش مینماید و بقایشان را به خطر میاندازد. طرح بحث بر سر سلاح مقاومت، موضوع اصلی اشغال و نقض مکرر تعهدات را نادیده میگیرد و بر اشغالگری مهر تأیید میگذارد.
حق مقاومت مشروع در اسناد بینالمللی مورد شناسایی قرار گرفتهاست. مطابق این اسناد، ملت تحت اشغال حق تعیین سرنوشت و بالتبع پایان دادن به اشغال را دارد. حق تعیین سرنوشت برای ملتها از اصول مسلم بینالمللی است که در قطعنامههای مختلف و در منشور ملل متحد ذکر شدهاست.
مطابق ماده 1 منشور ملل متحد (حق تعیین سرنوشت برای همه ملتها)، مردم سرزمینهای اشغالی (مانند فلسطینیان) حق دارند از طریق مبارزه مشروع برای تعیین سرنوشت خود تلاش کنند، حتی در برابر اشغالگر. وقتی این مبارزه مشروع تلقی میشود، سلاح آنها نیز مشروع و از جمله ابزار اعمال این حق است.
کنوانسیون چهارم ژنو پیرامون حمایت از افراد غیرنظامی در زمان جنگ و پروتکلهای الحاقی، مبنای حقوقی مهمی برای مقاومت مردم تحت اشغال فراهم کردهاست. ماده 1 کنوانسیون چهارم ژنو نشان میدهد که کنوانسیونها باید در همه شرایط، ازجمله شرایط اشغال، رعایت شوند.
ماده 4 کنوانسیون چهارم ژنو تأکید میکند که مردم تحت اشغال از حمایت کنوانسیون برخوردارند. مواد 27 تا 34 شامل حمایتهای حقوق بشری برای غیرنظامیان، مانند منع شکنجه، مجازات جمعی و غیره در مناطق اشغالی است. فصل سوم، مواد 47 تا 78 کنوانسیون تحت عنوان سرزمینهای اشغالی، به وضعیت و حقوق افراد تحت اشغال میپردازد؛ موادی که تماما توسط رژیم صهیونیستی نقض شدهاند.
بند 4 ماده 1 پروتکل الحاقی (1977) به کنوانسیون های ژنو، مهمترین ماده برای شناسایی مشروعیت مقاومت علیه اشغال است که به صراحت بیان میکند مبارزات مسلحانه علیه اشغال خارجی(foreign occupation)
بهعنوان مخاصمه مسلحانه بینالمللی شناخته میشود و مشروع است. مطابق این بند:
«وضعیتهای اشاره شده ... شامل درگیریهای مسلحانه است که در آن مردم در استفاده از حق تعیین سرنوشت خود علیه سلطه استعماری و اشغال بیگانگان و علیه رژیمهای نژادپرست مبارزه میکنند...»
بنابراین، مقاومت فلسطینیها بهعنوان مردمی که در پی حق تعیین سرنوشت خود هستند در مقابل اسرائیل بهعنوان قدرت اشغالگر از منظر حقوقی مشروع است و در چهارچوب حقوق بینالملل بشردوستانه و اسناد معتبر بین المللی، فلسطینیها بهعنوان مردمی تحت اشغال حق دارند علیه اشغال مقاومت کنند؛ حتی به صورت مسلحانه. مردمی که نه فقط با اشغال بیگانه، بلکه با انواع خشونت و نقض حقوق انسانی خود توسط دولت اشغالگر مواجهند.
بهعلاوه بر اساس حقوق بینالملل، یک دولت اشغالگر به طور یکجانبه و بدون رعایت اصول قانونی و در نظر گرفتن حقوق گروههای مقاومت، صلاحیت تحمیل خلع سلاح گروههای مقاومت مشروع در سرزمین اشغالی را ندارد.
به این ترتیب، با توجه به حق فلسطینیان برای مقاومت مطابق اسناد معتبر بینالمللی برای مردم تحت اشغال، اسرائیل بهعنوان دولت اشغالگر، نمیتواند خواستار خلع سلاح گروههایی شود که برای پایان بخشیدن به اشغال سرزمینشان مبارزه میکنند.
بهرغم تأکید اسناد بینالمللی بر منع تصاحب قلمرو از طریق اشغال و موقت بودن وضعیت اشغال، حق مقاومت بهمنزله تضمینی برای پایان بخشیدن به اشغال سرزمین فلسطین و تعیین سرنوشت فلسطینیان به دست خویش است. از همین رو خلع سلاح در مقابل دشمن اشغالگری که با مصونیت آهنین از هیچ جنایتی کوتاهی نمیکند، برای طرف فلسطینی، مردود و غیر قابل مذاکره است.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1021498/