رسوایی در بندر
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
انفجار عظیم در بندر شهید رجایی بندرعباس، بزرگترین بندر تجاری ایران، بهعنوان یکی از تلخترین حوادث سالهای اخیر، ظهر روز شنبه در تقویم حوادث ایران ثبت شد. این حادثه که طبق گزارشهای رسمی تا لحظه نگارش این متن دستکم 40 کشته، بیش از 750 زخمی و 6 مفقودی بهجا گذاشته، خسارات سنگین مادی به زیرساختهای بندر وارد کرده و قلب میلیونها ایرانی را به درد آورده است. با این حال، در کنار موج عظیم همدلی و همبستگی مردم ایران که در صفهای طولانی اهدای خون و پیامهای تسلیت تجلی یافت، جریانهای سلطنتطلب و اپوزیسیون خارجنشین و رسانههای وابسته به دولتهای عبری و غربی رویکردی کاملاً متضاد در پیش گرفتهاند. این جریانها با بهرهبرداری سیاسی از فاجعه، بار دیگر نشان دادند اولویتشان تضعیف کشور در برابر فشارهای خارجی است و آنچه تاکنون در مورد همدردی با مردم مدعی آن بودند، مثل همیشه دروغی کاسبکارانه بیشتر نبوده است.
اپوزیسیون و رویکرد همیشگی بهرهبرداری سیاسی از فاجعه
درحالیکه مردم ایران در سوگ قربانیان و حمایت از آسیبدیدگان متحد شده بودند، جریان اپوزیسیون خارجنشین و رسانههای وابسته مانند ایران اینترنشنال و منوتو رویکردی کاملاً تخریبی اتخاذ کردند. این رسانهها بهجای همدردی با قربانیان، به شایعهپراکنی، حاشیهسازی و بهرهبرداری سیاسی از حادثه پرداختند. ایران اینترنشنال با انتشار گزارشهایی جهتدار، سعی در مقصر جلوه دادن نهادهای نظامی و امنیتی ایران داشت و همزمان این روایت را ترویج کرد که انفجار میتواند موضع ایران در مذاکرات بینالمللی، ازجمله مذاکرات هستهای را تضعیف کند. منوتو نیز با انتشار محتوایی که به تمسخر بیشتر نزدیک بود تا خبر، به این موج تخریبی پیوست. یکی از جنجالیترین واکنشها از سوی علی حسین قاضیزاده، از چهرههای مرتبط با ایران اینترنشنال بود. او در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اسرائیلیها میگویند تنها یک کمپین کامل نظامی، سایبری و دیپلماتیک میتواند راهبرد جمهوری اسلامی را تغییر دهد. ج.ا با پای خود به عرصهای وارد شده که فکرش را هم نمیکرد.» او در ادامه افزود: «فرزندان موسی معمولاً بلوف نمیزنند.» این اظهارات نهتنها همسویی آشکار با مواضع اسرائیل را نشان میدهد، بلکه بهنوعی از اقدامات نظامی علیه ایران حمایت میکند. چنین سخنانی نمونهای روشن از تلاش اپوزیسیون برای تبدیل یک حادثه ملی به فرصتی برای پیشبرد اهداف ضدایرانی است.
طوطی نتانیاهو هم اشک تمساح ریخت
«باید سر مار را در تهران بزنیم.» این جمله را علاوه بر نتانیاهو که سابقه سنگینی از جنایت علیه مردم ایران دارد، رضا پهلوی نیز گفته است. ربع پهلوی در جریان آشوبهای سال 1401 به دیدار نتانیاهو رفته بود تا منابع مالی خود را از کاسبی براندازی رونق بخشد و برای خوشرقصی به جرگه حامیان جنگ علیه مردم ایران پیوسته بود. اینکه «جمهوری اسلامی با ایران فرق دارد و جنگ علیه حکومت است نه مردم» ایدهای است که رضا پهلوی و سایر اپوزیسیون با هدف غزهسازی ایران رواج میدهند. نتانیاهو با ادعای نابودی حماس تاکنون بیش از 50 هزار فلسطینی اعم از زن و مرد و کودک و کهنسال را به شهادت رسانده است. نکته مضحک ماجرا اما اینجا تمام نمیشود. ربع پهلوی که با تکرار طوطیوار اظهارات نتانیاهو جنایت علیه مردمش را ترویج میکرد، اتفاق بندرعباس را «فاجعهای» نام نهاده که به «قربانی شدن مردم بیگناه» منجر شده است. شازده پهلوی اما تشریح نکرده است که مگر آن زمان که ایده زدن سر مار را تکرار میکرد همین نتایج را در آرزو نداشته است که اکنون اشک تمساح میریزد. البته شاید شازده پهلوی تصور میکند به بمبهای اسرائیلی آموزش سیاسی و اجتماعی داده میشوند که بتوانند مرزهای بین ایران و جمهوری اسلامی را تشخیص بدهند.!
دوگانهسازی کاذب
یکی از استراتژیهای اصلی اپوزیسیون خارجنشین طی دهههای اخیر، ایجاد تمایز کاذب بین «جمهوری اسلامی» و «ایران» بوده است. این جریان با تبلیغ این ایده که جمهوری اسلامی جدای از مردم ایران است، سعی کرده تحریمهای اقتصادی، تضعیف نهادهای امنیتی و حتی اقدامات نظامی علیه ایران را مشروع جلوه دهد. انفجار بندر شهید رجایی نمونهای آشکار از تناقض در این رویکرد است. درحالیکه اپوزیسیون ادعا میکند دغدغه مردم ایران را دارد، واکنشهای آنها به این حادثه نشاندهنده بیتوجهی کامل به رنج قربانیان و تمرکز صرف بر بهرهبرداری سیاسی است.
تحریمها، حملات سایبری یا اقدامات نظامی که این جریانها مستقیم یا غیرمستقیم از آنها حمایت میکنند، نمیتوانند بین «جمهوری اسلامی» و «مردم ایران» تمایز قائل شوند. موشکها، بمبها و فشارهای اقتصادی درنهایت مردم عادی را هدف قرار میدهند؛ همان مردمی که در صفهای اهدای خون ایستادند و برای نجات هموطنانشان تلاش کردند. انفجار بندرعباس که صدها خانواده را داغدار کرد، نشان داد این دوگانهسازی صرفاً ابزاری برای توجیه فشارهای خارجی و کاهش مقاومت اجتماعی در برابر اقدامات تخریبی است. فارغ از این دوگانه، ایجاد دوقطبی و شکاف اجتماعی و سیاسی راهبرد همیشگی جریان اپوزیسیون است. این جریان به طور کلی منفعت خود را در دوقطبیسازیهای رادیکال بین ارکان حکمرانی، حکمرانی و مردم و درنهایت خود مردم با هم میبیند. این دوقطبیسازی زمینه را برای تنشافزاییهای نهادهای امنیتی غربی فراهم آورده و به اپوزیسیون فرصت کاسبی میدهد. به همین دلیل نیز اقدامات مردمی که بوی همدلی بدهد مطلوب پروژه دوگانهسازی این جریان نیست و به هر طریقی به آن حمله خواهند کرد.
پروژهبگیری علیه ملت
رفتار اپوزیسیون و رسانههای وابسته مانند ایران اینترنشنال را نمیتوان بدون در نظر گرفتن منافع مالی و سیاسی آنها تحلیل کرد. این رسانهها که بودجه هنگفتی از دولتهای خارجی دریافت میکنند، در راستای سیاستهای حامیان مالی خود عمل میکنند. ایران اینترنشنال، بهعنوان نمونه با انتشار روایتهای منفی و جهتدار از ایران، سعی در توجیه فشارهای بینالمللی و حتی اقدامات نظامی علیه کشور دارد. این رسانهها با ایجاد تصویری مخدوش از ایران، به دنبال تضعیف روحیه ملی و مشروعیتزدایی از مقاومت مردم در برابر فشارهای خارجی هستند. این رویکرد بهطور مستقیم به زیان مردم عادی تمام میشود. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها، که اپوزیسیون اغلب از آنها حمایت میکند، زندگی روزمره میلیونها ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال واکنش مردم ایران به انفجار بندرعباس نشان داد که این روایتهای تخریبی نتوانستهاند همبستگی و روحیه مقاوم جامعه ایران را تضعیف کنند.
خون ایران در رگهای بندر
بلافاصله پس از انفجار، عملیات امداد و نجات با سرعت آغاز شد. هواپیمای ایلیوشین نیروی هوافضای سپاه برای مهار آتشسوزی به کار گرفته شد و آمبولانسها، هلیکوپترها و اتوبوسهای امدادی از سراسر کشور به بندرعباس اعزام شدند. طبق آمار رسمی، از 750 مصدوم این حادثه، 357 نفر همچنان در بیمارستانها بستری هستند که حال 21 نفر از آنها وخیم گزارش شده است. خسارات مادی به زیرساختهای بندر و مناطق اطراف نیز قابلتوجه بوده و عملیات بندری بهطور موقت متوقف شده تا تمرکز بر امدادرسانی و اطفای حریق باشد. اما آنچه در این میان بیش از همه خودنمایی کرد، واکنش سریع و همدلانه مردم ایران بود. تنها ساعاتی پس از انفجار، صفهای طولانی برای اهدای خون در بندرعباس و دیگر شهرهای اعلامشده در مراکز سازمان انتقال خون شکل گرفت. این صحنهها یادآور همبستگی مردم در دیگر فجایع ملی مانند زلزله بم، زلزله سرپلذهاب یا سیلهای سال 1398 است. با وجود مشکلات اقتصادی و چالشهای اجتماعی، مردم ایران بار دیگر نشان دادند در لحظات بحرانی، قلبشان برای هموطنانشان میتپد. شخصیتهای برجسته فرهنگی، ورزشی و سیاسی نیز با انتشار پیامهای تسلیت و ابراز همدردی، به این موج پیوستند. این واکنشها تصویری از ایران بهعنوان جامعهای متحد و مقاوم در برابر بحران ارائه میدهد؛ تصویری که جریان اپوزیسیون یا توان درک آن را ندارد یا ترجیح میدهد، نادیدهاش بگیرد.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1023318/