یک صورتبندی نو از بدنه وفاداران
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مسعود فروغی| سخنان دیروز رهبری در جمع بسیجیها نکات مهمی از مسائل پیرامون مفهوم بسیج و ویژگیهای آن و تحولات منطقه داشت، اما یکی از نکاتی که شاید در سایه گزارههای تاریخی و موضعگیری عالیترین مقام ایران درباره رخدادهای اخیر پنهان شود، تعریفی از صورت و قواره مدنظر آمریکا در منطقه ما و وظیفه بسیج در ایستادگی برابر آن است. آن بخش از سخنرانی روز گذشته درباره اینکه هر وضعیتی که منجر به «استبداد یا هرجومرج» در کشور و منطقه شود، یعنی دست آمریکا در کار است و «بسیج باید با آن مقابله کند» یک صورتبندی جدید و نو از ساختار و نحوه عملکرد بدنه اصلی نیروهای انقلاب محسوب میشود و ارزش دارد به مهمترین بحث محافل فکری طیفهای مختلف سیاسی گذاشته شود. بهصورت اجمالی و برای تأکید بر این نکته که چرا این صورتبندی راههای جدیدی به فکر و عمل سیاسی در ایران ایجاد میکند، نکاتی را مینویسم. با تأکید بر این واقعیت که همیشه برداشتهای ابتدایی نقصهای ذاتی دارند و در ادامه صاحبان قلم و اهل اندیشه باید به این گزاره نگاه عمیقتری داشته باشند. مقابله با استبداد یا دیکتاتوری از اساسیترین راهبردهای انقلاب 57 است و در عمل سیاسی رهبران جمهوری اسلامی با ایستادگی بر نظم سیاسی مبتنیبر انتخابات و جابهجایی قدرت از طریق رأی مردم و صندوقها ظهور و بروز پیدا کرده است. سالها فراز و نشیب مدیریت سیاسی در ایران پس از انقلاب بارها رادیکالترین دیدگاههای سیاسی، قدرت را به یکدیگر تحویل دادند. چند باری به روایت تاریخ ثبتشده انقلاب و صراحت کلام هر دو رهبر نظام، نزدیکترین عناصر سیاسی به مرکزیت قدرت میخواستند بهنوعی راه رأی مردمی را دور بزنند، ولی نفر اول کشور با آن مقابله کرد. از گزاره تاریخی امام(ره) درخصوص اینکه از ابتدا به انتخاب بنیصدر راضی نبودهام، اما پای رأی مردم ایستادگی شد تا ماجرای تلاش مرحوم هاشمی برای مهندسی انتخابات 76 و مخالفت آیتالله خامنهای با این کار یا ماجرای ایستادن رهبری روی روندهای قانونی و احترام به رأی اکثریت در سال 88 و انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری با تنها 250 هزار رأی بالاتر از حدنصاب. تأکید صریح و چندباره رهبر انقلاب بر اینکه همه سلایق و طیفها به میدان بیایند، آنقدر روشن است که در دو انتخابات 92 و 94 باصراحت تمام از کسانی که نظام و شخص رهبری را دوست ندارند دعوت به حضور در پای صندوقها شد: «حتی کسانی که نظام را قبول ندارند برای حفظ اعتبار کشور شرکت کنند؛ ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، اما در انتخابات شرکت کند.»
راهبرد حفظ انتخابات و تعیین سرنوشت کشور توسط مردم به وسیله یک سازوکار قانونی اما ابعاد مختلفی دارد؛ مسئلهای که فقط به ایام انتخابات برنمیگردد. بهصورت طبیعی صورت و مکانیسم انتخابات باید حفظ شود، سلایق مختلف باید بتوانند در عرصه سیاسی حضور داشته باشند و از ایده خودشان برای اداره کشور دفاع کنند. اصل برگزاری انتخابات با حضور حداکثری گفتمانهای رقیب بهطوریکه جامعه بتواند از حق انتخاب خودش استفاده کند، یک اصل بدیهی و ساده است. از طرفی تلاش گفتارهای سیاسی متضاد برای جلب آرای عمومی و پذیرش این تفاوت هم لوازم این سازوکار عقلانی است. وقتی رهبری خطاب به بسیجیها بهعنوان هسته مرکزی بدنه مدافع انقلاب میگویند هر حرکتی که کشور را در وضعیت استبداد یا دیکتاتوری قرار دهد، حتماً دست دشمن پشت آن است و با آن مقابله کنید، معنایی جز این ندارد: جمهوری اسلامی بدون نظر به آرای عمومی و پذیرش منطق صندوق از ذات خودش دور میشود و وفادارترین نیروهای سیاسی آن باید با آن وضعیت مقابله کنند، یعنی نمیتوان مدافع جمهوری اسلامی بود و از تضعیف منطق صندوق رأی استقبال کرد یا کاری کرد صف رأیدهندگان کوتاه شود. از این جهت گزارهای که آیتالله خامنهای در دیدار 5 آذر 1403 گفتند شاید تذکری راهبردی به برخی دیدگاههای رادیکال و زاویهدار با اندیشههای راهبردی رهبران انقلاب در بخشی از بدنه حامی نظام بود. شاید این گزاره پاسخی علنی و روشن به برخی دیدگاهها بود که در انتخاباتهای اخیر تلاش کردهاند رقیبی در میدان نباشد و صریحاً از خلوت شدن صحنه و انتخاب گزینه قابلپیشبینی صحبت میکردند. روندی که در انتخابات نابهنگام تابستان 1403 بههمریخت و جریانهای خاصگرا مجبور به رقابت سیاسی شدند.
روی دیگر استبداد که آمریکا و عوامل آن برای ایران و منطقه میخواهند «هرجومرج» است. هرجومرج یا آنارشیسم برای ایران حداقل چهار صورت میدانی دارد:
یکم. ایستادن مقابل رأی مردم مثل آنچه در سال 88 رخ داد. درگیر شدن کشور در ماجرایی که حداقل هشتماه وقت و انرژی ایران را گرفت و ریشه بسیاری از فشارهای خارجی به کشور شد.
دوم. تلاش برای منتفی شدن صندوقهای رأی مثل آنچه در حذف رقیب در انتخاباتها مشاهده میکنیم یا پشت کردن به رأی مردمی. رهبری در نوروز 96 بهصراحت از این نوع فشارها حرف زدند: «هرکس بخواهد با نتیجه آرای ملت دربیفتد، بنده در مقابلش میایستم. در سالهای گذشته و انتخاباتهای گذشته هم همینجور بوده؛ در سال 76، در سال 84، در سال 88 و در سال 92؛ بعضی مقابل چشم مردم بوده و آنها مطلع شدهاند؛ بعضی را هم مردم مطلع نشدهاند، اما این حقیر در جریان قرار گرفتهام. در همه این سالهایی که شمردم، کسانی بودند که میخواستند در مقابل انتخابات بایستند که در سال 88 آشکار شد و آمدند در میدان اردوکشی کردند و در آن سالهای دیگر جور دیگری [بود]. در همه این سالها بنده ایستادم و گفتم نتیجه انتخابات مردم هرچه هست باید تحقق پیدا کند؛ این آنجایی است که من در امر انتخابات دخالت میکنم و در مقابل مخالفین و معارضین انتخابات میایستم؛ اما در بقیه امور دیگر نه، باید مُرّ قانون عمل بشود؛ مردم تشخیص بدهند و حرکت کنند.»
سوم. درافتادن با دولت و مجلسی که با رأی عمومی مستقر شدهاند و تلاش برای ناقص ماندن دوره آنها.
چهارم. طراحی دشمن برای بههمریختن کشور که همیشه و بدوناستثنا از طریق تمرکز بر ناکارآمدیها و اشتباههای داخلی رخ میدهد.
به این نکات و لیستی که در اینجا نوشته شد، حتماً حرفها و استدلالهای بیشتری میتوان اضافه کرد و از همه کسانی- که دغدغه ایران و حفظ ارزشهای اصولی انقلاب اسلامی ازجمله استقلال و آزادی را دارند- دعوت میکنیم در استقبال از این صورتبندی ظرافتمندانه رهبری از وظایف نیروهای وفادار کشور برای مقابله با دشمن خارجی بنویسند.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/993968/